بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾
ماجرای کرامت انسانی شهید همدانی در بحبوحه جنگ/خاطره ای از «علی اصغر عزیزی» رئیس هیئت مدیره بنیاد فرهنگی، هنری سردار شهید حسین همدانی
عملیات تمام شده بود در گوشهای خسته نشسته بودم، دیدم بچهها دارند میگویند ابووهب آمده. تا آن زمان ابووهب را ندیده بودم و نمیشناختم. چه کسی است؟ وقتی که خوب چشمانم را دقیق کردم سردار شهید حاج حسین همدانی را در مقابل خود دیدم. تا من را دید گفت: فلانی اینجا چه کار میکنی؟ گفتم […]
دانسته هاي نياموخته
خاطره ای از شهید محمد بروجردی به روایت برادر گلزاري جنگ کامياران شروع شده بود. وقتي وارد کامياران شدم، از فاصله سه تا پنج کيلومتري و مخصوصاً از داخل شهر، صداي تيراندازي به گوش مي رسيد. نيروهاي ضد انقلاب در جاده کامياران- سنندج ديده مي شدند و با بچه هاي ما درگير بودند. بروجردي از […]
خاطره ای از همسر شهید همت
سه روز بعد از تولد فرزندم مهدی، ساعت 3 صبح از منطقه برگشت، عوض اینکه برود سراغ بچه، آمد پیش من و گفت: «تو حالت خوبست ژیلا، چیزی کم و کسری نداری بروم برات بخرم؟ گفتم: الان؟ (3 صبح بود) گفت: خوب آره هر چیزی بخواهی بدو می روم، می گیرم، می آورم.» گفتم: احوال […]
دلنوشته زیبای همسر شهید مدافع حرم پاسدار شهید سعید سامانلو
بسم رب زینب و عشاق زینب کجایی ای دل بی قرارم، کجایی ای مهربان همیشه سر بلند روزگارم، کجایی ای یادگار زیبای بهارم، کجایی همسرم، بهانه عطراگین حرف ها و بیانم تو چه زیبا از قفس هایت گذشتی تو همچو کبوتری بال گشوده همیشه آماده پرواز بودی و اکنون بر سر سفره کریمانه ی مولا […]
نوشته همسر شهید از «یک روز قبل از شهادت»
همسر شهید مدافع حرم مهرداد قاجاری در تاریخ 14 دی ماه همزمان با سالگرد شهادت این شهید عزیز خاطره ای از آخرین روز شهادت را عنوان کرده اند: یک روز قبل از شهادت در روز یکشنبه سیزدهم دی ماه سال 94 سرما خورده بودم. مهرداد هر نیم ساعت یک بار زنگ می زد. به او گفتم: […]
دل بکن تا بروم
خاطرات همسر شهید منوچهر مدق ه گزارش گروه فرهنگی ایسکانیوز، جانباز شهید منوچهر مدق پس از طی دوران طفولیت در سن 7 سالگی به مدرسه رفت. او تا سال دوم دبیرستان ادامه تحصیل داد و با توجه به علاقه ای که نسبت به امور فنی خودرو و مکانیکی داشت، ترک تحصیل کرد و مشغول به کار […]
راوی : همسر شہیدحمیدباکری
نماز دونفر ﺷﺎﻳﺪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ لحظه هایی ﻛﻪ با ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ نمازای دو نفره مون بود. ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑﻬﺶ ﺍﻗﺘﺪﺍ ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ. ﺍﮔﻪ ﺩﻭﺗﺎیی کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﻣﻜﺎﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮﻧﻴﻢ. چقد ﺣﺲ ﺧﻮﺑﻴﻪ ﻛﻪ ﺩو نفر ﺍﻳﻨﻘﺪه همو ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ. منطقه که میرفت تحمل خونه بدون حمید واسم سخت بود. “وقتی تو نباشی […]
وفای به عهد ( خاطره ای از شهید مصطفی چمران )
همسر شهید: روزی که مصطفی به خواستگاری من آمد مادرم به او گفت : این دختر صبح ها که از خواب پا می شود ، در فاصله ای که دستش را شسته و مسواک می زند ، یک نفر تختش را مرتب کرده است و لیوان شیر را جلوی در اتاقش آورده اند و قهوه […]
همسر شهید نصرالله شیخ بهایی
دو دل شده بودم ؛ از طرفی پیشنهاد ازدواج نصرالله ذهنم رو آروم نمیذاشت و از طرفی، عدم آشنایی کافی باهاش ؛ جواب دادن رو برام سخت کرده بود ! تا اینکه یکی از استادام درباره ش با من صحبت کرد و همون صحبتها ، آرامش رو به قلبم هدیه کرد استادم گفت : آقای […]
همسر شهید جواد جهانی
من در تلفنم، نام همسرم را با عنوان “شهیــــد زنــــده” ذخیره کرده بودم؛ یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد! به ایشان گفتم: آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم و عشق شهادت داری که برای من شهید زندهای قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد و گفت: شمارهاش را […]
معرفی کتاب مدافعان حرم
«مدافعان حرم» زندگینامه و خاطرات چهل شهید مدافع حرم حضرت زینب (س) است. این کتاب همچنین شامل زندگینامه، کرامات و عنایات حضرت زینب (س) میشود که به همت گروه فرهنگی انتشارات شهید هادی گردآوری شده است. در بخشی از این کتاب میخوانیم: یادم هست رضا سال اول دبیرستان بود که به شدت مریض شد. یک […]