شهید دانشجو محسن غرسبان روزبهانی
نام پدر : علی
تاریخ تولد: 2 تیر 1347
محل تولد : بروجرد
رشته تحصیلی : معارف اسلامی و تبلیغ
نام دانشگاه: امام صادق علیه السلام
تاریخ شهادت:20 فروردین 1366
محل شهادت : شلمچه – عملیات کربلای 8
عملیات:عملیات کربلای 8
زندگی نامه شهید
شهید محسن روزبهاني در سال 1347 در شهرستان بروجرد متولد شد.
سال پنجم ابتدایی وی با پیروزی انقلاب مصادف شد. در سالهاي اوليه انقلاب بود كه اولين فعاليتهاي مذهبي خود را در انجمن اسلامي مدرسه آغاز كرد. وی علاقه زيادي به مطالعه داشت.
کتابخانهاي با بيش از 200 جلد کتاب در منزل تشکيل داده و بچههاي محله را جمع کرده بود و به آنها کتابهاي مذهبي ميداد و به تعليم مسايل ديني ميپرداخت. به خاطر فعاليتش در انجمن اسلامي، او و تني چند از دانش آموزان را براي بازديد از جبهه و ديدار از رزمندگان به خوزستان بردند.
در تابستانها در کلاسهاي قرآن، احکام و عقيدتي شرکت ميکرد و در چندين اردوي تابستاني حضور فعال داشت.
دوره دبيرستان نيز، در انجمن اسلامي فعاليت زيادي داشت و نیز از اعضای کادر پایگاه مقاومت به حساب می آمد.
او هم در دانشگاه شهيد بهشتي و هم در دانشگاه امام صادق عليهالسلام پذيرفته شده بود که بنا به عقايد و علايقش دانشگاه امام صادق عليهالسلام را برگزيد.
سرانجام وی در عمليات كربلاي 8 در محور شلمچه در تاريخ 1366/1/20 به درجه ر فيع شهادت نائل آمد.
قسمتی از وصیت نامه شهید
((…زماني که قصد آمدن به جبهه را داشتم، در حالتي ترديد آميز و با حالتي مضطرب به اتاق آمدم و قرآن را برداشتم و به سوي حضرت خاتم الانبياء محمد صلي الله عليه و آله توجه پيدا کردم و از ايشان خواستم تا مرا راهنمايي کنند و وقتي قرآن را باز کردم به اين آيه برخورد کردم:«من المؤمنين رجال…». خيلي تعجب کردم و با خود گفتم خدايا من کجا و اين آيه کجا؟ اين آيه دربارة آن راست قامتان هميشة تاريخ است؛ آنان که جز خدا نديدند و جز براي او کار نکردند. به هر حال اين آيه را چراغ سبزي براي آمدن به جبهه گرفتم و هم اکنون هم فکر نميکنم سعادت شهادت را داشته باشم. خدايا من هيچ وقت قابليت شهادت را ندارم و اما اگر رحمت تو باشد، اين سعادت را پيدا خواهم کرد؛ چرا که «رحمتک وسعت کل شيء ».
خدايا گلهايمان را بردي. پاکانمان را فراخواندي. حال چه ميشود خاري را هم به مهماني خود فراخواني و از خوان رحمتت در جوار اوليائت روزياش دهي؟ حسين جان! اي که قلب ما سوختة عشق توست، چه کنم اگر چه شيعة واقعي تو نيستم اما عاشق توام. چه ميشود موقع مرگ سر اين غلامت را بر زانو بگيري و روز ورود هم ما را شفاعت کني؟…))
منبع : گزینش دانشگاه امام صادق علیه السلام