شهید دانشجو مصطفی هاشم لو
نام پدر : قدرت الله
تاريخ تولد: 9 دی 1345
محل تولد: تهران
رشته تحصيلي: الهیات و معارف
نام دانشگاه : الهیات و معارف اسلامی
تاريخ شهادت : 17 تیر 1365
محل شهادت: مهران
عمليات: كربلاي 1
زندگینامه شهید
شهيد مصطفي هاشم لو در سال 1345 در يكي از محله هاي جنوب تهران به دنيا آمد.دوران ابتدايي و راهنمايي را در مدرسه اسلامي و نيمه دولتي دانش اخوت واقع در خزانه بخارايي سپري نمود .
از همان دوران ابتدايي علاقه و شوق او به مسائل ديني در وجودش آشكار بود .بعد از طي دوران راهنمايي وارد هنرستان صنعتي حافظ شد و در رشته الكتروتكنيك مشغول تحصيل شد و خيلي زود توانست استعداد خود را در اين رشته نشان دهد .
در عين حال از فراگيري علوم اسلامي نيز غافل نبود و در مسابقات حفظ قرآن و معارف اسلامي شركت مي كرد او در بسيج محل ابتدا به عنوان يك نيروي ساده شروع به فعاليت كرد و بعدها به عنوان مسئول گروه و مسئول اسلحه خانه و در آخر به عنوان مسئول تبليغات پايگاه به خدمت مشغول شد.
علاقه او به فراگيري علوم ديني او را به حوزه علميه شهيد باهنر تهران كشاند و بعد از چند سال تحصيلي در حوزه در كنكور سراسري دانشگاه شركت كرد و در رشته الهيات دانشگاه تهران مشغول تحصيل شد .
سال اول دانشگاه بود كه در دومين اعزام در تاريخ 65/1/20 راهي جبهه هاي جنوب شد .4 ماه بعد در 65/4/17 در عمليات كربلاي يك در منطقه مهران بر اثر اصابت تركش به ناجيه سينه و گذشتن از كمر به درجه رفيع شهادت رسيد .
وصيت نامه شهید
آري رحمت و عنايت خداوندي شامل حال ما شد تا بتوانيم جز رزمندگان و مجاهدين في سبيل الله محسوب شويم و به ديار ديدار عاشقان با معشوق خود بشتابيم .عزيزان! هر آنكس كه اكنون به ياري روح خدا برنخيزد ,همانند كسي است كه به ياري خداوند متعال بر نخيزيده است.” هر نفسي مرگ را خواهد چشيد” و چه بهتر از اين سعادت كه خداوند جان انسان را بخرد و هر طرف معامله حضرت حق جل جلاله باشد .” إن ا.. اشتري من المومنين انفسهم و اموالهم لهم الجنه”
خانواده محترم ! بدانيد من زنده هستم و هرگز نمرده ام اگر به قول خداوند سبحان اعتقاد داريد كه حتماً هم داريد ” و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتاً بل احياءَ عندَ ربِهم يرزقون”
مادرم! مي دانم كه در فراق من ناراحت خواهي شد ولي بدان كه اگر صبر كني اجري عظيم در نزد خداوند خواهي داشت چرا كه حضرت دوست مي فرمايد :” ان الله مع الصابرين “
پدر جان ! در فراق من مادر را دلداري بدهيد .چرا كه مي دانم شما هم مقاوم تر از او هستي در اين مسئله .
برادر كوچكترم مرتضي : نكند بعد از من خيلي ناراحت شوي بدان كه من نمرده ام و روزي ما يكديگر را خواهيم ديد.
خواهر عزيزم!بدانكه تنها راه پيروزي و موفقيت حفظ موازين اسلامي است ومن دوست دارم مانند حضرت زينب در فراق برادر خود صابر باشي.
سخني با برادران مسجد: سعي كنيد در طول زندگي كسب نور نمائيد .اگر نور الهي در دلتان افتاد ديگر آرام و قرار نخواهيد داشت و درياي پر تلاطم وجود شما خواهد به حركت افتاد .اين نور در ترك محرمات است و انجام واجبات و اشتمال به مكارم الهي .سعي كنيد در زندگي صادق باشيد .
اول به وفاي مي وصال در داد چون مست شدم آب حياتم با سر داد
پر آب دو ديده و پر از آتش دل خاك ره او مست شدم به بادم در داد
خاطرات وآثار:
عکس:0