شهید دانشجو محمد علی فنایی
نام پدر : محمد مهدی
تاريخ تولد: 5 خرداد 1342
محل تولد: خمین
رشته تحصيلي: برق و قدرت
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 21 تیر 1365
محل شهادت: مهران
عمليات: كربلاي 1
زندگينامه شهید
شهيد علي فنايي در سال 1342 در خانواده اي مذهبي در شهرستان خمين چشم به جهان گشود . وی با شركت در كنكور سراسري موفق به قبولي در رشته مهندسي برق در دانشگاه تهران شد .
از جمله فعاليت هاي سياسي – اجتماعي شهيد مي توان نقش او را در اشغال لانه جاسوسي امريكا در تهران ،تعليم قرآن در مساجد مختلف ، شركت در بسيج و پاسداري در شبهاي سرد تاريك زمستان و نيز فعاليت در انجمن اسلامي وزارت معاون و فلزات به عنوان مسئول اردوهاي اين انجمن را نام برد.
در ارگانهاي مختلفي از قبيل وزارت معادن و فلزات از قبيل وزارت معادن و فلزات ،نفت، امور خارجه، آموزش و پرورش و آموزش عالي فعاليت داشتند.
ايشان سه بار مورد سوء قصد منافقين قرار گرفت .با وجود علاقه شديد وي به تحصيل نتوانست جبهه هاي نبرد را خالي بگذارد . لذا در طول جنگ اكثرا در جبهه ها حضور داشت و در اكثر حمله ها شركت مي كردندو اوقات فراغت را به مطالعه مي پرداختند .
وی بالاخره در تاريخ 1365/04/21 در جبهه مهران عمليات كربلاي 1 به دعوت حق لبيك گفت و پس از چهار روز پيكر پاكش كه زير آفتاب داغ و سوزان جنوب مانده بود تحويل خانواده شد.
وصيتنامه شهید
هنگامي كه مي خواستم وصيت نامه خويش را بنويسم به فكر فرو رفته و در اين فكر بودم كه چه مطلبي را در اين وصيت نامه بگنجانم كه براي بعد از خودم و براي نونهالان آينده مملكت بخورد قلم در دست گرفتم دستي كه نيرويي آن را به حركت در مي آورد و اين نيرو بود كه انسان را بوجود آورد و به او راه دفاع از خويش و مبارزه را آموخت و به او نيز نيرو داد تا در دستي قرآن كتاب آسماني و در دست ديگر سلاح برگيرد و بر عليه ظلم و ستم بپا خيزد .
مستضعفين در نهايت حاكمين بر روي زمين خواهند بود زيرا اين وعده الهي است عده اي در جبهه جنگ از جان خويش گذشته مي جنگند، و عده اي نيز در پشت جبهه ها با منافقين از خدا بي خبر ة منافقيني كوردل كه در خيال بيهوده خويش فكر مي كنند كه مي توانند با حركات مزبوحانه خويش ريشه انقلاب را از بين ببرند مي ستيزند ولي اين كوردلان بايد بدانند درختي كه خون آن را آبياري كرده باشد هيچگاه خشك نمي شود و بايد بدانند چون حركت آنها بر ضد ولايت فقيه و توحيد مي باشد آخرش به بن بست مي رسد .
پدر و مادر عزيزم ؛
خداوند را شكر مي كنم كه والديني همچون شما داشتم كه من را طوري تربيت و تحويل جامعه را ديد كه بتوانم مدافع حق باشم . دوست دارم كه در جلوي ضد انقلابيون چنان روحيه اي داشته باشيد كه مادران ديگر از شما الهام گرفته و ياد بگيرند زيرا شما مادران شهيد فرداي قيامت در پيش حضرت زهرا(س) رو سفيد خواهيد بود و آنروز به فاطمه زهرا(س) خواهيد گفت : كه فاطمه جان اگر در عاشورا كسي نبود كه فرزند تو را ياري كند ما فرزنداني تربيت كرده ايم تا جان ناقابل خويش را فداي راه حسين (ع) و كربلاي حسين(ع) كنند.
خدايا! اگر اشتباهي كردم از روي جهل و ناداني بوده ، مرا ياري ده تا در جهت راهي كه به سوي تو مي آيد حركت كنم و به سوي تو آيم.
مرا در كنار 72 شهيد حزب جمهوري دفن كنيد . بعد از شهيد شدن من به جاي حلوا ،شيريني و به جاي خرما گلاب پخش كنيد چون من با شهيد شدنم به حجله دامادي كه آرزوي من است مي روم .
در آخر متذكر مي شوم كه امام را تنها نگذاريد.
خاطرات وآثار:
عکس:1