شهید دانشجو حسین شرکت
نام پدر : محمود
تاريخ تولد: 30 دی 1334
محل تولد: اصفهان
رشته تحصيلي: الهیات و معارف اسلامی
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 3 خرداد 1361
محل شهادت: خرمشهر
عمليات:
زندگينامه شهيد حسين شركت
شهيد حسين شركت در سال 1334 به دنيا آمد .از سن 7 سالگي تحصيل در دوران ابتدايي را آغاز نمود .دوران ابتدايي , راهنمايي و متوسطه را در زادگاه خود به پايان رساند.بعد از پايان دوره متوسطه در سال 54 موفق به اخذ ديپلم شد و پس از آن براي خدمت مقدس سربازي به سپاهي دانش رفت.محل خدمتش روستاي قارمه دره , شهرستان قروه كردستان بود .
در سال 58 از طريق كنكور سراسري به دانشگاه راه يافت . رشته الهيات دانشگاه تهران علاقه او به فراگيري دانش و معارف اسلامي او را وامي داشت تا از هر فرصتي براي به ثمر رساندن هدفش بهره جويد .از اين رو همزمان با تحصيلات دانشگاهي در قم به تحصيلات حوزوي خود پرداخت . با آغاز دوران جنگ تحميلي سنگر خاكين و خونين جبهه ها را بر حضور در سنگرهاي علم ترجيح داد.
از طرف سپاه پاسداران قم كه پس از پيروزي انقلاب خدمت در آنجا را شروع كرده بود عازم جبهه هاي نبرد شد. اين رفتن به جبهه او را دچار عوارض پوستي كرد از اين رو براي مداوا به اصفهان بازگشت .دوره سه ماهه اي را كه در اصفهان ماند در دادگاه انقلاب اسلامي مشغول به كار شد و به استثناي همين اقامت 3 ماهه , در جبهه هاي خونين حضور دائم و هميشگي داشت . هميشه ماند تا سرانجام در سوم خرداد سال 61 به آرزوي ديرين خود رسيد . وضوي خون ساخت و چون مولايش “ سر خويش را از هم پاشيده و به گفته امام نخستينش ,حضرت علي(ع) عاريه به معبودش داد و در ديار خونين تنان عاشق مأوا گزيد .
گزيده اي از وصيت نامه شهيد حسين شركت
پس از حمد و سپاس خداوند عزيزي كه ما را از ظلمت به نور و از تاريكي هاي جهل زمان به نور هدايت نمود,آرزوي پيروزي اسلام عزيز بر جميع طاغوتيان زمان و برقراري حكومت عدل الهي توسط حضرت بقيه الله في الارضين بر سراسر جهان و محو و نابودي جميع مستكبرين و حاكميت متقين بر كره زمين را از باري تعالي خواستارم .
پدر عزيزم !آنچه را مي توانستم انجام بدهم و مي بايد كه انجام مي دادم اين بود كه در جهت رضاي خداوند قدم بردارم و يقيناً رضاي خداوند رضاي همگيتان مي باشد و تنها ,تنها وظيفه ام اين بود كه با تمام تلاش خود را در خدمت اسلام و براي اسلام آماده سازم .مادر جان! بسيار خوشحالم از اينكه توانسته ام در اين برهه حساس از تاريخ اسلام و با داشتن مادري همچون شما كه خود اجازه فرمودي كه عاشقانه براي دفاع از حريم مقدس اسلام لبيك گويم . اميدوارم كه اگر زنده ماندنم نتوانست كوچكترين خدمتي به شما كند ,اميدوارم كه شهادتم باعث شود كه بر كمالات معنوي و بر از خود گذشتگي هاي شما افزوده شود.
برادرانم را در راه دفاع از حريم مقدس اسلام تشويق نمائيد.اميدوارم كه از شهادتم شاد و خرسند باشيد .كليه نمازها و روزه هايم را گرفته ام فقط حدود ده روز , در صورت امكان برايم انجام دهيد.
متن آخرين نامه شهيد حسين شركت28/2/61
(بسمه تعالي)
خدمت والدين عزيزم و برادران و خواهر مهربانم سلام عرض مي نمايم و پس از تقديم عرض سلام و ارادت سعادت و سلامت شما از درگاه باري تعالي خواستارم .باري عزيزان گرچه از دوري شماها، مشتاق ديدارم اما با توجه به اهميت موضوع و حساسيت زمان و مكان و مسئوليت سنگيني كه خون عزيزان شهدائمان بردوشمان گذاشته اند انشاءالله تا نتيجه نهائي يعني پيروزي كامل….
گرچه پيروزي بزوديهاي زود فرا مي رسد اما باز منتظر نباشيد . بالاخره : اگر سعادت شهادت داشتم انشاءالله كه حتما اگر بدني بماند مي آورند و اگر هم چنين سعادتي نصيبمان نشد بعد از پيروزي كامل خرمشهر بديدنتان خواهم آمد.
ضمناً برادرم آقا محسن هم در تيپ امام حسين در قسمت پياده با عده اي از برادران هم محله اي مي باشد .حالشان هم بسيار خوب و تا اين زمان كه نامه مي نويسم در صحت و سلامت كامل هستند و هنوز شربت گواراي شهادت را ننوشيدند. اميدوارم كه شماها از دست مان راضي و خشنود و دعاگوي امام عزيز و ديگر رزمندگان اسلام باشيد كليه فاميل دوستان و همسايگان را سلام برسانيد .