شهید دانشجو حسین دامغانی
نام پدر : امیر
تاريخ تولد: 7 دی 1343
محل تولد: کرمان
رشته تحصيلي: استخراج معدن
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 11 اسفند 1364
محل شهادت: فاو عراق
عمليات:
خلاصه زندگينامه شهيد حسين دامغاني
شهيد حسين دامغاني 1343 در كرمان متولد شد .تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در كرمان گذراند و دراسفندماه سال 62 از هنرستان دادبين كرمان اخذ گواهينامه رشته مكانيك عمومي در ريخته گري فارغ التحصيل شد.وي در همان سال در رشته كارداني عمليات حرارتي دانشكده فني دانشگاه تهران پذيرفته شد.مدتي بعد به علت داير نبودن اين رشته به رشته استخراج معادن غير ذغال سنگ تغيير رشته داد. زمان جنگ تحميلي همواره حضور در جبهه را بر حضور در پشت صندليهاي دانشگاه مقدم مي داشت .در طول سالهاي 63و 64 سه بار به جبهه اعزام شد و آخرين بار در عمليات والفجر 8 در منطقه عملياتي فاو در اثر بمباران شيميايي مجروح شد .كه پس از اعزام به انگلستان جهت مداوادر 11/12 در بيمارستاني در لندن دعوت حق را لبيك گفت و به مقام رفيع شهادت رسيد .
پيكر پاك او پس از تشيع از مقابل مسجد دانشگاه تهران به زادگاهش كرمان منتقل و در تاريخ 25/12 همان سال به خاك سپرده شد.
گزيده وصيت نامه شهيد حسين دامغاني
من وصيت خود را نوشتن نه با قلم بر روي كاغذ بلكه با خون بر روي خاك اين وصيت تمام شهيدان است .
پيام شهيد و شهيدان غير از اين نمي تواند باشد كه دست از اطاعت و رهبري الهي ,امام خميني بر نداريد .امت مسلمان و آنهائيكه اين نامه را مي خوانند شما را به خون مطهر سيدالشهدا(ع)و خون پاك شهيدان سوگند مي دهم كه راه شهيدان را كه پشت سر امام عزيز است ادامه دهيد.
بايد براي انجام وظيفه تا پاي جان ايستاد و به گفته امام تكليف ما را حضرت سيد الشهدا(ع) معين كرده است و تنها طريق انجام تكليف سراط حسين و راه كربلا بلاگونه مي باشد.
خداي مهربان سپاسگذارم و شاكر توام از اينكه من را از جمله گروندگان به دين خود و از محبين اهل بيت پيامبر(ص) قرار دادي.گرچه خداوند بهترين چيزها را از انسان مي گيرد و از قبيل مال,عزيزتر و بهتر از همه جان را , ليكن در عوض بندگي را مي بخشد.
از خداوند خواستارم كه در موقعي كه بايد پا در چكمه و سلاح بر دوش عازم ميدان شوم مرا با خودش نزديكتر كند تا بتوانم دين بزرگي را كه اسلام بر گردن من نهاده ادا كنم.
ان شاء الله سينه كثيف دشمن را نشانه روم و با قلبي پر از نفرت از دشمنان خدا با شعار (الله اكبر) براي احياي مظلوميتها به پيش بروم .بايد با اماممان پيمان خونين ببنديم .امروز همان روز عاشورايي است كه همه آرزوي آن را مي كرديم .اي كاش مي بوديم و امام حسين(ع) را ياري مي كرديم .راه سعادت همين است و بس و به راهي ديگر جزء راه رفتن او رفتن گمراهي و خطايي بزرگ است .
پدر و مادر بزرگوارم! شايد شنيدن خبر شهادت فرزندتان دلهاي داغدار و پاكتان را دو مرتبه داغدار كند.ليكن در اين هنگام شما را وصيت مي كنم به مصيبتهاي سخت و مظلومانه سيد الشهدا(ع) .هيچ مصيبتي بزرگتر از اين در طول تاريخ براي كسي رخ نداده و شما را وصيت مي كنم به مصيبتهاي حضرت زينب(س) .شما نه به اندازه سيدالشهدا و زينب (س)و نه ديگر.معصومين مصيبت ديده اند.
اگر مي خواهيد در مقام و عظمت شما در پيشگاه خداوند خللي وارد نيايد هيچگاه زبان به شكايت نگشائيد و آنچه را كه ا قدر و منزلت و اجر الهي شما مي كاهد هرگز بر زبان نياوريد.