شهید دانشجو سید علی اصغر جاهد
نام پدر : سید باقر
تاريخ تولد: 9 اسفند 1344
محل تولد: بندرعباس
رشته تحصيلي: ریاضی
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 7 بهمن 1365
محل شهادت: شلمچه
عمليات:
زندگينامه شهيد سيد علي اصغر جاهد
سيد علي اصغر جاهد در سال1344 قدم به عرصه وجود گذاشت . ايشان در سن 8 سالگي وقتي كلاس سوم دبستان بود كاملاَ قرآن را فرا گرفت و به سرعت مدارج تحصيلي ابتدايي و راهنمايي و متوسطه را در شهر بندرعباس به پايان رسانيد. سال دوم دبيرستان بود كه جنگ تحميلي شروع شد و ايشان از همان موقع پايش به جبهه باز شد و هميشه جزء رزمندگان دانش آموز بود. ولي همراه با تحصيل به تعليم و قرائت قرآن هم مشغول بود. از سال 60 هم با بسيج به همكاري پرداخت و در سال 61در عمليات والفجر شركتي فعال داشت . در ماههاي رمضان معلم قرآن خوبي در مسجد محل (جوادالائمه) بود. ايشان هيچوقت نمازش را در خانه نمي خواند و وجودش با نماز جماعت خو گرفته بود. و در اين ماههاي مبارك تا نمازش را در مسجد نمي خواند افطار نمي كرد.
وصيت نامه شهيد سيد علي اصغر جاهد
با درود به شهداي راه حق و آزادي و با درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي وصيت هايم را شروع مي كنم البته نمي دانم وصيت نامه ام را چگونه بنويسم در اين وصيت چه بگويم و چه امر مهمي را متذكر شوم راستي برايم مشكل است، در اين دنيا چيزي ندارم كه سفارشي در مورد آن بنمايم. خدايا هدايتم كن، راهنماييم كن، از آن موقعي كه قدرت تميز و تشخيص داشته ام سعي كرده ام انساني پاك باشم انساني آزاد از قيد و بندهايي كه مانع پيشرفتم بوده باشد و در اين راه سعي وافري كرده ام ولي هميشه از اين امر كه نتوانستم اين امر را كاملاَ تحقق بخشم تأسف خورده ام، نمي دانم با چه رويي در پيشگاه الهي حضور يابم از آن اوقاتي كه مي توانستم آن كارهايي را كه رضاي خدا بوده انجام دهم ولي انجام نداده ام
از اين مي ترسم در پيشگاه ربم، پيامبر، ائمه و شهدا روسياه باشم. خدايا مرا ببخش. وصيتي به پدر و مادر و خواهران و برادرانم دارم. پدر و مادر گرامي اميدوارم كه از بنده در اين مدت راضي باشيد. پدر عزيز شما بوديد كه از آن ايام كودكي دستم را گرفتي و به مجالس قرآن بردي در كنارتان مي نشستم، قرآن را فرا مي گرفتم هميشه از داشتن همچون پدري به خود باليدم ولي چكار كنم. پدر در مقابل مكتبي مسئوليت زا قرار گرفته ام پدر و مادر گرامي آنجا ياد گرفتم كه چگونه مي توانم حسيني باشم راه و رسم زندگي ائمه را درك كردم. دردهاي پيامبر را براي ابلاغ و رساندن پيام قرآن با همان درك ضعيف خود فهميدم و موقعي كه انقلاب شد و اين نعمت بزرگ را خدا به ما عطا كرد و اسلام را جلوه و رنگي در كشور ما داد و خون عزيزاني در راه آن ريخته شد احساس كردم در مقابل اين انقلاب نيز دين عظيمي بر گردن دارم. پدر و مادر عزيز مي دانم كه شما از دوري بنده ناراحت مي شويد خصوصاَ موقعي كه بنده به جبهه مي روم ولي چكار كنم در مقابل چشمانم خون شهدا و مسئوليت در مقابل اين خونها را مي بينم. پدر عزيز، اميدوارم خداوند به شما صبر جزيل عطا فرمايد خودتان مي دانيد كه اين دنيا محل قرار نيست و سعادت انسان مسلمان در جنگ و جهاد در راه خدا و شهادت در راه خدا مي باشد و بنابراين بايد انسان به اين دنيا دل نبندد و از مرگ و پيكار در راه خدا براي نصرت دين دريغ نورزد. از خدا اين را مي طلبم كه مرگم را در شهادت قرار دهد و اگر خدا اين لياقت را به بنده داد پدر و مادر عزيزم از شما مي خواهم كه گريه بر شهادت حسين (ع)، به رگ هاي بريده شده آقايم حسين(ع) كنيد.
از خواهران گرامي مي خواهم پيرو راه فاطمه زهرا(س) و زينب كبري باشند و از خط اسلام دور نگردند به خواهران وبرادرانم وصيت مي كنم در واجبات خود دقت فراواني نماييد آنها را كاملاَ انجام دهيد و در اين كارها سستي و نورزيد به خواهرانم ن عرض مي كنم طبق آيات صريح قرآن حجاب خود را حفظ كنند و اخلاص در عمل را فراموش نكنند. وصيتي نيز به دوستان دارم به هم درسي هايم دارم. درسها به دقت بخوانيد چون اسلام به شما نياز دارد. اگر اسلام به نيرو در جبهه نياز داشت و امام فرمودند جبهه ها را خالي نگذاريد در صحنه هاي سياسي اجتماعي حضور فعال داشته باشيد. امام را تنها نگذاريد رهبريت را احترام بگذاريد و پشت سر امام باشيد اخلاص در عمل و نيت را فراموش نكنيد. وصيتهايي نيز به قرار زير دارم:
1- قبرم در كنار دوستان شهيدم باشد شايد خداوند به واسطه پاكي آنها مرا ببخشد.
2- كتابهايم را اگر نياز نداريد بين كتابخانه هاي عمومي دبستانها و دبيرستانها و مدارس راهنمايي هر طور كه صلاح مي دانيد تقسيم نماييد .
وصيتي ديگر ندارم. خداوندا مرا جزء ياران مهدي (عج) قرار بده و مرا با اخلاص بميران. در موقع مردن مرا مسلمان و با ايمان بميران. خدايا خداوندا مرا عارف به خود بميران. خدايا، خداوندا رهبر انقلاب را تا ظهور حضرت مهدي (عج) نگه دار. مسئولين جمهوري اسلامي را در مسئوليشان موفق گردان.