شهید دانشجو ناصر عزیزی
نام پدر : علمدار
تاريخ تولد: 5 فروردین 1348
محل تولد: شهرستان ممسنی
رشته تحصيلي: جغرافیا
نام دانشگاه : اصفهان
تاريخ شهادت : 23 خرداد 1367
محل شهادت: شلمچه
عمليات:
زندگی نامه شهید
…….
وصیت نامه شهید
بسمه تعالی
وصیت نامهی بنده حقیر خدا ناصر عزیزی، امیدوارم مورد رحمت و لطف خداوند قرار بگیرم.
خداوندا؛ هر لحظه در انتظار رسیدن به تو می باشم و (در) عشق و شوق دیدن پیامبر خدا محمد(ص) و امیر مومنان علی بن ابیطالب(ع) و حسن بن علی(ع) و حسین بن علی(ع) و امام علی بن حسین(ع) و امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) و امام موسی کاظم(ع) و امام رضا(ع) و امام جواد(ع) و امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) و امام مهدی (عج)می باشم.
اللهم جعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد
امت اسلام؛ الان لحظه، لحظهی حساسی است. لحظهی رویارویی اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی و رویارویی اسلام با کفر است. لحظه ای است که بیشتر از همیشه باید در صحنه بود و گوش به شایعه پراکنی ها نداد و باید منسجم گردید و در صحنه جبهه ها بود و در خط امام که همان خط خدا می باشد بود که در مقابل رسول خدا و شهدا مسئولیم.
وحدت را در همه وقت حفظ کنید که حفظ اسلام از وحدت است. حمایت کنید از روحانیت مبارز، البته روحانیت در خط امام، که تقویت خط او تقویت اسلام است.
از برادران بسیجی می خواهم که هر چه بیشتر جبهه را پر کنند، چون زمان حساس فرا رسیده است، به غیر از حزب بعثی عراق،آمریکا هم وارد عمل شده است.
وصیتم به دانش آموزان، دوستان و معلمین و دانشجویان این است که فقط ملاک را درس خواندن قرار ندهند، درس باید همراه تقوا باشد و بیشتر بکوشند و تمام مسایل دینی و علمی را خوب یاد بگیرند.
وصیتم به خانواده ام: از شما می خواهم که اگر شهید شدم، در مراسم من کاری نکنند که باعث ناراحتی همسایگان و دوستان شوند، اگر می گریند فقط برای امام حسین (ع) باشد.
اما تو ای پدرم؛ از این که زیاد برای من زحمت کشیدید و نتوانستم جبران کنم از شما می خواهم که حلال کنید و این را بدانید که امانت خدا را چه خوب است در راه او بدهی و بعد هم صبر کنی.
اما مادرم؛ ای کسی که بهترین مربی در زندگی ام بودی، کسی که بیشتر درس ها را از تو یاد گرفتم و با آن همه نصیحت های خوب خود، همیشه در زندگی برای ما سرمشق بودی. از تو می خواهم که در عزای من ناراحت نشوید، زیاد در حق من زحمت کشیدید. با آن که در زندگی مشکلات زیادی داشتید باز هم از تربیت صحیح و اسلامی ما یک لحظه آرام نداشتی از تو هم حلالیت می طلبم.
وصیتم به برادرانم این است که اگر در زندگی که با هم داشته ایم از من بدی دیده اید، حلال کنید و طلب آمرزش برایم بکنید.
و از تمام اقوام و خویشان و دوستان می خواهم اگر حقی بر گردن حقیر دارند، ببخشند و حلال کنند.
ای برادران و خواهرانی که در تشییع و مجلس ختم من شرکت می کنید، مبادا بگویید گول خورد و رفت و کشته شد، یا این که این ها را گول زده اند، یا از عشق تیر زدن به جبهه رفته اند، یا این ها را فریب داده اند. به بزرگواری خداوند قسم ما از روی آگاهی کامل و عشق به امام حسین (ع) و ائمه اطهار (ع) و به عشق الله رفتیم و به حق محمد هر کس این حرف ها را بزند حلالش نمی کنم.
در پایان وصیتم چند دعا کنم و التماس دعا دارم:
خداوندا؛ به راه بندگیم بدار، از زشتی ها دورم کن، به حسنات اخلاقی و صفات الهیم بیارای، قلبم را به نورت روشن کن و شرار عشق خودت را در دلم بیافروز، سینه ام را بسوزان.
پروردگارا؛ کریما، رحیما، داورا، ای محبوب محبان، از تو می خواهم آخر عمرم را شهادت در راه خودت قرار بدهی. تو خودت می دانی خیلی آرزوی رسیدن به این مقام عالی را دارم و هر ساعت لحظه شماری می کنم.
پروردگارا؛ ما به تو و پیامبرت ایمان آورده و از آن ها پیروی کرده ایم، ما را از شهادت دهندگان به توحید و نبوت قرار بده.
خداوندا؛ صبری مانند کوه استوار، به خانواده شهیدان عطا کن.
پروردگارا؛ معبودا، کسانی که می خواهند به این انقلاب خیانت کنند، اگر نادانند هدایتشان کن و الا اگر دانسته این کارها را می کنند، نابودشان ساز.
پروردگارا؛ ملغزان دل های ما را پس از آن که هدایت کردی ، ببخش ما را از نزد خود ، که تو بسیار بخشنده ای.
پروردگارا؛ مرا بیامرز و به دین اسلام بمیران و در قیامت با ائمه(ع) محشورم فرما.
خداوندا؛ تو می دانی که در این میدانی که قدم گذاشته ام کورکورانه نبود، بلکه از زمانی که تو را به یگانگی شناختم و در وجودم جرقه ای از ایمان محمدی فروزان شد که از همه چیز گذشتم.
خداوندا، این امام امت را، تا این که امام زمانمان را نیاوردی از ما نگیر.
ربنا افرغ علینا صبرا و توفنا مسلمین