شهيد سید ابوالفضل موسوي، فرزند سيّدعلياكبر، در تاريخ 1350/01/01 هجريشمسي همزمان با عيد نوروز در خانوادهاي مذهبي و مستضعف و از سلالة سادات، در روستاي هفتادر از توابع بخش عقداي اردكان ديده به جهان گشود.
تولّد او كه دوّمين فرزند خانواده بود، شادي و سرور عيد را براي خانواده دو چندان نمود. والدين متديّن و ولايي به تأسّي به اهل بيت-علیهم السّلام- نام زيبا و دلرباي علمدار كربلا، حضرت ابوالفضل، را براي او انتخاب كردند تا باشد كه او نيز در راه با وفاترين يار سيّدالشّهدا(ع) قدم بردارد و با اين اعتقاد در تربيتش كوشيدند.
كودكي را در ساية پر محبّت پدري زحمتكش و در دامان مادري متعهد گذراند؛ امّا اين طريق با صفا بسيار زودگذر بود و در 5 سالگي ساية پر مهر پدر بر اثر تصادف از سر او رخت بر بست و سيّدعلياكبر به رحمت ايزدي رفت. مسئوليّت تربيت و پرورش سيّدابوالفضل بعد از پدر بر دوش مادر فداكارش قرار گرفت.
در 6 سالگي به مدرسه رفت و در دبستان مكتب الصّادق روستاي هفتادر، دورة ابتدايي را گذراند. سپس چون در زادگاهش مدرسة راهنمايي نبود؛ دورة راهنمايي را در مدرسة راهنمايي شمس، شمسآباد عقدا كه در نزديكي هفتادر بود، گذراند. سپس در كنكور دانشسراي تربيت معلّم روستايي شركت كرد و در دانشسراي تربيت معلّم امام خميني (ره) ميبد پذيرفته شد.
در سال دوّم دانشسرا بود كه عشق به امام و انقلاب و خدمت به مردم او را بر آن داشت كه تحصيل را رها كرده و راهي جبهه گردد.
محیط پاك و بيآلايش روستا و تربيت ديني و صحيح او را جواني متديّن و مذهبي ساخته بود. براي ديگران خصوصاً مادر فداكارش احترام خاصّي قائل بود.
اهل نماز و روزه و مجالس مذهبي و قرآن و دعا بود. مؤدّب بود و دوست داشتني. دوستان و همكلاسيها او را دوست ميداشتند.
در سال 1365 كه در كلاس دوّم تربيت معلّم بود، نیاز جبهه ها به رزمنده، نگذاشت در وطن بماند و غربت اسلام را نظاره كند. كلاس و درس و آغوش گرم خانواده و تنها مادر خود را گذاشت و در بسيج ثبت نام كرد و پس از فرا گرفتن آموزش نظامي، راهي جبهههاي نور عليه ظلمت شد و سنگرنشيني عشق و ايثار و دفاع از اسلام را انتخاب كرد.
دو دفعه به جبهه اعزام شد و مدّت 4 ماه و 11 روز از بهترين زمان عمر و جواني را در راه اسلام و جهاد گذراند و در انتظار پيروزي يا شهادت به سر برد.
سرانجام در تاريخ 1366/05/14 در منطقة عمليّاتی سردشت و در عمليّات نصر 7 بر اثر اصابت تركش به شكمش به شدّت مجروح شد و با پرواز روح بلندش به ملكوت به فوز عظيم شهادت نائل گرديد و به جنان پر كشيد و بر سفرة با وفاترين سرباز سالار شهیدان، ابوالفضل(ع)، مهمان شد.
پيكر پاكش پس از تشييع با شكوه توسط مردم شهيد پرور اردكان و منطقة عقدا در گلزار شهداي هفتادر عقدا به خاك سپرده شد.