شهید رضا آبام
شهید رضا آبام


۲۲ اسفند ماه ۱۳۶۳
رضا آبام
دانشگاه : فني و حرفه اي شهيد رجايي كاشان
مقطع تحصيلي : كارداني
مكان تولد : اصفهان (اصفهان)
تاريخ شهادت : 1363/12/22
مكان شهادت : جزيره مجنون
عمليات : بدر

وصیت نامه شهیدرضا آبام

بسم الله الرحمن الرحیم و بسم رب الشهداء و الصدیقین

و افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد

من المومنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا

امام خمینی: شهادت یک انتخاب است نه یک باختن.

با درود بر چهارده معصوم پاک و با درود بر رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران خمینی (مد ظله العالی) و با سلام و درود بیکران بر شهدای گلگون کفن که با نثار خون خویش نهال جمهوری اسلامی ایران را آبیاری کردند و همچنین بر خانواده های عزیز شهدا و اسرا.

خدایا تو خوب می دانی که این بنده ضعیف و ناتوان به میدان مبارزه آمده که با دشمنانی قوی که دولتهای بزرگ پشتیبانش هستند پنجه درافکند . در حالیکه از ضعف مادی خود آگاهی داشتم ولیکن به اسلحه شهادت مجهز شدم  وبا قدرت ایمان و عشق به معبود حقیقی که همان الله باشد مجهز شدم.

خداوندا آمدم و از جان خویش گذشتم تا از قید و بند مادی آزاد گردم، تا بتوانم با عظمت روح سخن بگویم و ات بتوانم در راه اعلای کلمه طیبه لا اله الا الله قدم گذارم .

خئایا تو آگاهی که من دلسوخته ام و از این دنیا بریده ام و از همه چیز خود دست شسته ام و از هیچ کس و هیچ چیز به جز تو ترس ندارم و از یک موضوع بی حد شرمسار و خاکشارمآنهم گناهان بیش از حد خودم که بر گرده ام سنگینی می کند.

خدایا از این درد به تو پناه میبرم و دست التجا بهسوی تو دراز می کنم و این را هم می دانم و رجاء واثق دارم که تو غفور و بخشاینده هستی .

«ان الله غفور رحیم» قرآن کریم

ای خدای بزرگ تو را هر لحظه شکر و سپاسگذاری می کنم که راه شهادت را بسوی من گشودی و دریچه ای پر افتخار از این جهان مادی و خاکی به سوی آسمانها باز کردی.

ای رب عزیز خیلی خوشحالم و مسرورم و برای من چه لذت بخش است که توانستم امید حیاتم و تنها سرمایه زندگیم را در راه تو و اسلام تو در طبق اخلاص گذارم و نیز سپاس بی پایان تو را که این همه تحمل دردها و غمها و مشکلات را عطا فرمودی.

پروردگارا آن روزی که تصمیم به شهادت گرفتم و مصمم شدم تا قبل از شهادت بتوانم با تمام وجود شاهد عظمت تو شوم برای اولین بار از ته قلب وصیتنامه نوشتم و از همه دردها و آلام آزاد شدم .

ای خدای بزرگ تو را سپاس میگویم که آرزوها این امواج پرتلاطم که انسان را از یاد آخرت می برددر دلم خشک کردی و خوف مرگ را از من گرفتی و لذت شهادت را به من چشاندی و همچنان مرا در مقابل کفر مقاوم و استوار ساختی . ای خدا تو را سپاس!

خدایا حسین (ع) سرور و سالار شهیدان بهترین میوه باغ رسول و امات اینچنین ناجوانمردانه و ظالمانه به خون غلطید زیرا شخصیت پاک و الهی چنین انسانی برای جباران و ظالمان قابل هضم نبود و در طول تاریخ شیعه مظلوم بوده و همیشه شاهد چنین قربانی هائی بوده و امروز نیز صحنه نبرد و میدان معاشقه برای ما پدید آمد تا قهرمانان حق و عدالت در این معرکه خونین فداکاری و ایثارگری کنند و تا افتخارات بزرگی برای اسلام و مسلمین کسب کنند .

خدایا نمیدانم چطور از تو قدردانی و شکرگذاری کنم که مرا در بین این قافله قرار دادی چون این قافله عزم کربلا دارد . خدایا ما را کربلایی و حسینی کن و اگر کربلا نرفتیم خدایا به حق خودت حسین را به بالین ما حاضر کن .

خدایا قلب شکسته و دردمندم را تسکین بخش چرا که هر دم خبری میرسد که فلان دوست ، فلان برادر ، فلان پاسدار شهید شد ؛ فلان برادر پاسدار را طوری سوزاندند که حتی جنازه اش هم برای مادرش قابل شناختن نبود .ای خدای بزرگ به من تحمل و صبر عنایت کن تا بتوانم با نبردی حساب شده و با صبری چون حضرت ایوب علیه السلام قصاص این خونها را بگیرم .خئایا ارباب پاسداران ، حسین علیه السلام فرمود : ما در دامان کرامت و آقائی پرورش یافته ایم و سیادت و سروری و آقائی در روح ما موج میزند و عزت و شرف به ما حکم می کند که برای مرگ آغوش باز کنیم .

آه خدایا چقدر مشتاقم که هر چه زودتر به این جوانان شهید بپیوندم این کلام حسین علیه السلام است و ما انشاءالله حسینی هستیم .

آن زمانیکه مادرم مرا در مجلس حسین (ع) شیر میداد و بر مظلومیت سید مظلومان عالم حسین (ع) میگریست اشک از چشمان پاکش سرازیر میشد و با شیرش مخلوط شد و در آن لحظه من خوردم و اکنون موقع آن رسیده که این خون جوشیدن گیرد تا تمام مظلومان و ستمگران را به زیر افکند و مظلومان و مستضعفان را وارث به حق زمین گرداند « ان الارض یرثها عبادی الصالحون» (قرآن مجید)

در این لحظه حساس و سرنوشت ساز کلام امام عزیز این روح پرخاشگر زمان و این قلب تپنده جهان تشیع در گوشم زنگ می زند که مرگ مخالفین با اسلام و جمهوری اسلامی نزدیک است و این تحقق پیدا نمی کند تا خونی که از حسین (ع) در رگ ما می جوشد در راه خدا ریخته شود و این کلام روح خدا خمینی عزیز را به ثمر رساند انشاء الله

هم اکنون که این کلام از قلب من به خواست و لطف خدای متعال می گذرد ندائی به گوش می رسد که :

جبهه اسلامی ما به نور حق روشن است       ظلمت و ترس و واهمه از سپه دشمن است

و حسینیان آمه اند تا به نینوای دوست رویم .

و اما آخرین مناجاتم که خدایا بارالها معبودا معشوقا مولایم! من ضعیف و حقیر دوست دارم چشمهایم را دشمن از حلقه بیرون آورد و دستهایم را قطع کند و پاهاینم را از بدن جدا کند و قلبم را آماج گلوله هایش و رگبارهای مسلسلش قرار دهد و سرم را از تن جدا کند تا در کمال فشار و آزار دشمنان مکتب و قرآن ببینند که گرچه چشمها ، دستها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته اند اما یک چیز را نتوانسته اند بگیرند و آن هم ایمان و هدف من است که عشق به خدا و معشوقم و به مطلق جهان آفرینش و عشق به شهادت و عشق به امام امت و اسلام عزیز است.

خداوندا جند الله را با سوگند به ثارالله در لشگر روح الله برای شکست عدوالله در تمام زمینه ها و استعداد حزب الله زمینه ساز حکومت جهانی بقیه الله است حمایت کن.انشاءالله

و اما چند کلمه به مادرم : عزیزم ! تو فاطمه نام داری ! مگر فاطمه زهرا مادرت نبود که در مسجد خطبه ای خواند و در یک کلام گفت :«ان الجهاد عز الاسلام» !

مادر مهربان و عزیزتر از جانم ! آمدم تا کلام مادرت زهرا که همان صحبت خداست تحقق بخشم . من وقتی می بینم که جوان سیزده ساله با نارنجک خود را به زیر تانک می اندازد و یا پسرک سیزده ساله ای با آن دستهای کوچکش سلاح آرپی جی می گیرد و تانک دشمن را منفجر می سازد و بعد پیکر معصومش تکه تکه می شود من احساس شرمندگی نزد خدا و خانواده های شهیدان می کنم .پس مادر! همان موقع از خدای خود می خواهم که از این فیض الهی من حقیر را محروم نکند لذا راه خود را انتخاب کردم و عزم خود را جزم تا مانند دیگر دوستان به لقاءالله بپیوندم .من از شما التماس دعا دارم و از شما عاجزانه می خواهم که مرا ببخشید تا خدا شما را هم ببخشد و من هم از شما راضی هستم و شما هم از من راضی باشید.

مادرم ! من حق فرزندی را در نزد تو ادا نکردم و از خدای قادر متعال می خواهم که این زحمتها و رنجها که برای من کشیدی از شما قبول کند ؛ چه ایامی که قالی می بافتی و خرج لباس و مدرسه و دوای من می کردی و چه این اواخر که غمخواری مرا میکردی از شما پوزش می خواهم و دیگر اینکه نمی گویم برای من گریه نکن بلکه می گویم اگر می خواهی برای من گریه کنی برای شهدای دیگر گریه کن و برای جدت امام حسین (ع) گریه کن تا هم ثوابی نصیب ما شود و هم شما .

مادرم! تو حتما نمی خواهی که جدت و فرزند جدت امام عزیز تنها بماند و به این جدت ضربه ای وارد شود لذا من جانم را فدای حسین کردم و امیدوارم که خدا این قربانی را از شما قبول کند چرا که امیدواریم که با خون ما راه حسین زنده باشد .

و اما تو پدر عزیزم! میدانم که روحیه سرشار از ایمان وعشق علی که در دل داری خودت هم اگر گرفتاری خانوادگی نمی داشتی حتما به جبهه می آمدی و می دانم که راضی هستی که «حمید» ی پرورش دادی و با خون دلت و عرق جبینت بزرگ کردی و فرستادی تا درس بخواند و آنگاه در پیشگاه دوست قذبانی شد. اگر کسی یک معشوق داشته باشد سعی می کند که عزیز ترین چیزها را برای او تهیه کند وقتی که من و تو معشوق خود را یافته ایم شما عزیزترین چیزها را یعنی پاره تنت و من عزیزترین متاع یعنی جان ناقابلم را فدای معشوق می کنم .

پدر عزیز! شما آنقدر عظمت داری که نمی دانم برای شما مطلبی که شایسته است بنویسم . پدرم ! از یاد نمی برم آن لحظه ای را که در کارخانه لبهای یکدیگر را بوسیدیم و وداع کردیم! امیدوارم در قیامت آن لحظه حساس که هر پدری از فرزندش و بالعکس فرار می کنند آنوقت ما یکدیگر را در آغوش بگیریم و خوشحال باشیم و از آب کوثر از دست علی (ع) بهره مند گردیم.خدا از تو تشکر کند.

دیگر اینکه شما به رفقا بگوئید که این انقلاب و این امام عزیز و این مسجدها را ، این سنگرها را پر کنید . این پیام شهیدان است و فامین امام را خوب گوش کنند و عمل کنند چرا که راه رستگاری فقط از این کانال می گذرد و همیشه بعد از نمازهایتان بگوئید : خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار!

و این را بدانید که اگر من توانستم به این درجه نائل شوم بخاطر شرکت در جلسات دینی و روضه خوانی و قرآن مجید و احادیث و اخبار ائمه معصومین علیهم السلام بوده است و پیروی از روحانیت اصیل بوده است.

و اما از خواهرانم و برادران عزیزم می خواهم که همیشه و در همه حال تقوای الهی را پیشه کنند ، حیا و عفت اسلامی را رعایت کرده و مرتب در مجالس دینی شرکت کنید و نماز جمعه و جماعات را مرتب بروید تا همیشه افتخار و زینت برای اسلام باشید . و برادر کوچکم اکبر و خواهر کوچکم اشرف می خواهم موقعی که بزرگ شدند با مساعدت و همکاری پدر و مادر به حوزه علمیه بروند و بدانند که اگر من موفق نشدم تا از این دریای بیکران جرعه ای بیاشامم شما در این دریا غرق شده بلکه به فضل خدا در این سنگر مهم اجتماعی ، روحانی ، سیاسی فعال باشید .

و اما چند جمله ای هم با همسر عزیزم و کودک شیرینم فهیمه عزیز!

همسرم! از تو معذزت می خواهم اگر کوتاهی در این مدت کوتاه زندگی مشترک در حق تو انجام دادم. هر چند که من لیاقت همسری را برای تو نداشتم و نتوانستم آنطور که اسلام و خدا می خواهد حق تو را ادا کنم با این وجود آرزومندم که مرا ببخشید . موقعیت حساس اسلام ایجاب می کرد تا بیشتر در جبهه ها باشم و خدا خواست که برای چند روزی موقت در دنیا از یکدیگر جدا باشیم . امیدوارم که خداوند منان به شما اجر جزیل و صبر جمیل عطا کند و وصیتی که به شما دارم اینست که اولا راه سعادت بخش حسین (ع) را ادامه دهید و زینب وار زندگی کنید و مشکلات این چند روزه زودگذر دنیا را تحمل کنید و سعی کن که همچنان عفت و حجاب خود را همچون گذشته حفظ کنی و در مجالس دینی ، نماز جمعه و جماعات و غیره بیش از پیش شرکت کنی و وصیتی مهم که در حال حاضر با تو دارم اینست که این طفل و یادگاری که از من مانده است با کمال عزت و عظمت و کرامت تربیت کنی . فهیمه را دختری با فهم و شعور انقلابی پرورش دهی تا در آینده دختری عفیفه و پاک دامن باشد تا روشنگر راه دختران مسلمان جامعه باشد . اگر بزرگ شد او را به حوزه علمیه می فرستس تا بتواند  انشاءالله به نوبه خود بانوئی همچون بنت الهدی شهید خواهر آیت الله شهید صدر باشد و از همین جا از پدرم می خواهم تا در این امر با همسرم تشریک مساعی کند .

و چند جمله هم با روحانیت عزیز و محترم از طلبه گرفته تا مدرس حوزه و تا ائمه جمعه و جماعات محترم و واعظین و خطبا و نویسندگان همه و همه ! از شما این قشر پر برکت و باعظمت می خواهم که همان طور که از اول تا بحال مشعل دار و پرچم دار این نهضت بوده اید از این به بعد هم از این بار مسئولیتی که خداوند از یوم الله است بر دوش شما گذاشته است بر دوش کشید و وظیفه خویش را به نحو احسن انجام دهید و امیدوارم که شما را در روز قیامت در جلو صف شهیدان ملاقات کنم چرا که « مداد العلما افضل من دماء الشهدا» قلم و مرکب عالم از خون شهید با فضیلت تر است و شما بودید که با تربیت فوق العاده خویش ما را راهنمائی کردید تا به اینجا رسیدیم .

و از ملت عزیز می خواهم که با این عزیزان همکاری کنند و از این خزائن علوم نبوی بهره گیرند تا بتوانند با مشعل فروزان این علما راه پر پیچ و خم انقلاب را بپیمایند.

و از پاسداران می خواهم تا از این محافظان حقیقی دین و احکام خدا حفاظت کنند.

« من الله التوفیق و علیه التکلان»

والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته

(حمید) رضا آبام

تاریخ4/9/1363


دیدگاه شما

امام و شهدا

رسانه‌ها و مطبوعات خارجی بیانات امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی را درباره جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در غزه و هشدار ایشان درباره «بی‌تاب کردن» ناگزیر ملل مسلمان و نیروهای مقاومت از وضع موجود مورد توجه قرار دادند.

به گزارش ایسنا، سخنان امروز حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار حدود هزار نفر از نخبگان و استعدادهای برتر علمی کشور درباره جنگ غزه و جنایات جنگی رژیم صهیونیستی مورد توجه رسانه‌ها و مطبوعات خارجی قرار گرفت که در ادامه به مواردی از آن‌ها اشاره می‌شود.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیانات امروزشان قضایای جاری فلسطین را جنایت عیان رژیم صهیونیستی و نسل‌کشی آشکار در مقابل چشم همه جهانیان خواندند و گفتند: اعتراض مسئولان برخی کشورها در مکالمات خود با مسئولان ما این بوده که چرا فلسطینی‌ها غیرنظامیان را کشته‌اند؟ این حرف خلاف واقع است چرا که ساکنان شهرک‌ها غیرنظامی نیستند و مسلح هستند ولی با حتی فرض غیرنظامی بودن، چه تعداد از آنها کشته شدند و چه تعداد از غیرنظامیان فلسطینی این روزها به شهادت رسیده‌اند؟
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای افزودند: رژیم غاصب صد برابر آن تعداد، یعنی چند هزار زن و بچه و پیر و جوان غیرنظامی را در این چند روز کشته است و با بمباران مراکز پر جمعیت و ساختمان‌هایی که می‌داند محل سکونت غیرنظامیان است، جلوی چشم مردم دنیا در حال جنایت است.

تا آسمان عشق

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ ﴿١﴾ وَرَأَیْتَ النَّاسَ یَدْخُلُونَ فِی دِینِ اللَّهِ أَفْوَاجًا ﴿٢﴾ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ کَانَ تَوَّابًا ﴿٣﴾

ادب عاشقی

سراپا وسعت دریا گرفتند

همان مردان که در دل جا گرفتند

تمام خاطرات سبزشان ماند

به بام آسمان مأوا گرفتند

به دوش ما چه ماند اى دل، که وقتی

خدا را شاهدى تنها گرفتند

چه شد اى دل، که در این راه رفته‏

جواز وصل را بى ما گرفتند

مگر مردان غریبى میپسندند

غریبانه ره دریا گرفتند!

 

دبیرخانه شهدای دانشجو
تعداد شهدا
۳۰۵۸ شهید
آخرین مطالب
نظرات
بایگانی نظرات

Printed from: http://shahidedanesh.ir/26175/

Scan to visit this page: