شهید دانشجو جواد دوراندیش
نام پدر : محمد علی
تاريخ تولد: 15 فروردین 1333
محل تولد: تهران
رشته تحصيلي: زمین شناسی
نام دانشگاه : فردوسی مشهد
تاريخ شهادت : 12 اسفند 1361
محل شهادت:
عملیات: علی بن ابیطالب
زندگی نامه شهید
شهيد جواد دورانديش در سال 1333 همزمان با ولادت حضرت جوادالائمه (ع) در شهر تهران به دنیا آمد. به همين مناسبت نام او را «جواد» ناميدند.
به اسلام و روحانيت علاقه شديدى داشت و در دوران دبيرستان در جلسات تفسير قرآن كه توسط آقاى خامنه اى در مسجد امام حسين(ع) برگزار می گرديد، شركت می جست.
در سال 52 پس از اخذ مدرك ديپلم به خدمت سربازى رفت و در بهمن ماه 54 در رشته زمين شناسى شبانه دانشكده علوم پذيرفته شد. در دوران دانشجويى همواره منتظر تشكيل گروهى با افكار اسلامى و ضد رژيم بود تا اينكه اولين نوار امام به دستش رسيد و باعث دگرگونى روحى او گرديد.
او در تمام راهپيمايي ها و درگيري هاى خيابانى شركت می كرد. هنگام ورود امام به ايران خود را به تهران رساند و پس از شركت در مراسم استقبال مجدداً به مشهد بازگشت.
در بهمن 57 كه درگيرى مسلحانه در تهران شروع شد خود را به تهران رسانيد و در آنجا با اسلحه اى كه به دست آورده بود در حمله به كاخ سعدآباد شركت داشت. بعد از پيروزى انقلاب در دانشكده علوم مشهد دائماً با گروه هاى منحرف بحث و درگيرى داشت و در افشاى خط فكرى آنها سعى فراوان می نمود.
در زمانى كه گروهك هاى منحرف، دانشگاه را محل انجام فعاليتهاى خود قرار داده بودند، در درگيرى با آنها به گروگان گرفته شد و پس از محاكمه توسط آن گروهك منحرف، حكم اعدام برايش صادر گرديد اما با تجمع حزب الله مشهد در محيط دانشكده از دست منافقين رهايى پيدا كرد.
پس از آن نيز در دو مرحله منافقين سعى مذبوحانه اى در ترور ايشان داشتند ولى هر بار نقشه هاى آنها با شكست مواجه گرديد.
شهيد دورانديش در دبيرستان دكتر على شريعتى در سمت كارمندى مشغول خدمت بود.
در جريان اولين انتخابات مجلس شوراى اسلامى در مشهد فعاليت چشمگيرى داشت. در تبليغات كانديداهاى روحانيت مشهد عمده ترين فعاليت تبليغاتى را به نحو احسن در راه رضاى خدا انجام داد.
شهيد دورانديش با گذراندن دوره هاى عمومى و تحقيقى مجمع احياى تفكرات شيعى، در زمينه هاى سيره و حديث ، قرآن، اصول اعتقادات و اخلاقيات به چنان معرفتى رسيده بود كه عهد كرده بود جانش را براى لقاءالله بدهد.
به دنبال انقلاب فرهنگى او بيكار ننشست و در شهرك ابوذر مشغول فعاليت شد و به ساختن مهديه و كتابخانه اقدام نمود.
با شروع جنگ تحميلى براى اولين بار به جبهه كردستان رفت و بعد از آن براى تشكيل بسيج شهرك ابوذر تلاش كرد و خود سرپرستى آن رابه عهده گرفت.
پس از مدتى در سمت سرپرست گردان بسيج در «عمليات علی بن ابيطالب» شركت نمود و همان جا بود كه پس از فتح دومين خاكريز دشمن بر اثر اصابت تركش به پشت، به ديدار معبود خويش شتافت.
وصیت نامه شهید
بخشى از وصيتنامه شهيد
«… پروردگارا! سپاسگزارم كه به من افتخار اين را دادى كه در زمان نائب برحق حضرت مهدى (عج) زندگى كنم و حب اين خاندان و دشمنى منافقين و كفار را در دلم قراردادى.
پروردگارا! تو را سپاس می گويم از اينكه به من قدرت دادى تا در راه تو جان فشانى كنم.
خداوندا! ترا به خون سرخ شهيدان اسلام قسم می دهم جان ناقابل مرا بگير و به عمر امام عزيزم بيفزاى.
خداوندا! تو را به مظلوميت خط تشيع قسم می دهم هر چه زودتر مستضعفين، بخصوص صالحين را بر مستكبرين و ظالمين پيروز گردان.
خدايا تو را شكر می كنم كه صراط مستقيم را به من آموختى و بر من منت گذاشتى تا در اين راه قدم بر دارم. اگر چه نتوانستم بر نفسم مسلط شوم ولى ياد تو و نگريستن به چهره امام كه همواره در آرزويش بودم باعث استوارى در عقيده ام كه ادامه راه امام است، شد.
پروردگارا! تو را به فجر و عصر و شمس و قمر، به ليل و ضحى، به سماء و المرسلات قسم می دهم كه حقيقت معاد را در دلهاى مردم و دولتمردان ما بيفكن تا ايثار بيشترى از خود نشان دهند و تمامى سخنان امام را اجرا كنند، عقيده را فداى عقده ها ننمايد.
خداوندا! به پدر و مادرم، به همسر، خواهران و برادرانم صبر عطا كن تا راه مرا كه شهادت فى سبيل اااه است ادامه دهند و همواره در جهاد اكبر و اصغر شركت داشته باشند.
خدايا !حس شهادت و پيروى از خط سرخ تشيع را از دوستانم مگير.
خدايا! همانگونه كه در اين دنيا شهيد ديالمه عزيز و غريب را در مسير حركتم قرار دادى و او مرا به خط امام كه راه توست راهنمايى نمود، در آن دنيا نيز مرا با شهيدان انقلابمان قرار ده »
منبع :مدیریت فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد