شهید دانشجو سید احمد رحیمی
نام پدر : سید محمدرضا
تاريخ تولد: 3 فروردین 1338
محل تولد: بیرجند
رشته تحصيلي: پزشکی
نام دانشگاه : علوم پزشکی تهران
تاريخ شهادت : 24 فروردین 1361
محل شهادت: شرهانی
عملیات : والفجر 1
زندگی نامه شهید
شهید سید احمد رحیمی در سوم فروردین ۱۳۳۸ در خانواده ای متدین و آگاه در شهر بیرجند به دنیا آمد. در آغاز کودکی روانه مکتب خانه شد و قرآن را فرا گرفت تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نزاری، راهنمایی را در مدرسه راهنمایی شهید مطهری و دبیرستان را در دبیرستان طالقانی بیرجند به اتمام رساند و در سال ۱۳۵۶ پس از شرکت در آزمون سراسری در دانشکده پزشکی تهران پذیرفته شد و مشغول تحصیل گردید.
او از برجستگی های اخلاقی، هوش سرشار، قدرت فرماندهی و توان مدیریتی فوق العاده ای بهره مند بود.
در زمستان 1361 به همراه خانواده به خوزستان هجرت كرد تا در جبهه حضوري مداوم داشته باشد در اواخر همان سال بر اثر اصابت تركش مجروح شد و مدتي بستري گرديد.
پس از آن در عمليات والفجر1 مورخ 24 فروردین 1361 حماسه اي پايدار از خود به يادگار گذاشت و در هنگام حمل مصدومين و شهدا بار ديگر مجروح شد اما در همان حال اسلحه آر. پي. جي يكي از رزمندگان را بر دوش نهاد و بر بلنداي خاكريز ايستاد و چندين تانك دشمن را منهدم كرد با اصابت گلوله هاي تانك هنگام اذان ظهر، جبهه شرهاني شاهد عروج ایشان بود . پيكر مطهرش پس از 25 روزدر بوستان شهداي بيرجند به خاک سپرده شد.
قسمتی از وصیت نامه شهید
حمد و سپاس خداوند متعال را كه با عنايت خاصه اش به ملت ايران نهضت اسلام و جمهوري اسلامي را ارزاني داشت. قلب هاي متفرق را متحد ساخت. و زنگار قلوب جوانان اين كشور را زدود و با صبغه الله رنگ آميزي كرد. پروردگارا تو را سپاس گزارم كه توفيق شركت در عمليات را به من عنايت فرمودي تا بدين وسيله ناخالصي ها و تبعات معاصي را از قلبم بزدايي.
بار خدايا اگر صلاح مي داني به تنها آرزوي مانده بر دلم يعني شهادت في سبيل الله نيز جامه عمل بپوشان. سخني با همه آنان كه مرا مي شناسند ، تقواي خدا پيشه كنيد و خانه دل را براي او خلوت كنيد. وقتي دل از ياد خدا غافل شد، آنگاه خدا شيطان مي گردد و شما را تباه مي كند. مطالعه دو كتاب قلب سليم و گناهان كبيره را به جوانان پيشنهاد مي كنم اميدوارم از آن غافل نشويد.
سفارش مي كنم شما را به تبعيت از امام امت كه به راستي موهبتي آشكار از سوي خداست برهمه جهانيان اگر تمسك به فرمايشات ايشان در جامعه رو به تحليل نرود يقيناً اين مملكت شكست نخواهد خورد. مادر، همسر، خواهران و برادران و دوستانم را به خدا مي سپارم و از همه كساني كه مرا مي شناسند طلب عفو مي كنم.
خاطرات شهید
ماه رمضان، قبل از انقلاب در مراسم احیا آقای رحیمی تعداد زیادی اعلامیه و عکس حضرت امام را روی پنکه سقفی جاسازی کرده بود. بر اثر ازدحام جمعیت، هوای داخل مسجد گرم شد. با به کار افتادن پنکه، اعلامیه ها در فضای مسجد به پرواز در آمدند. رییس شهربانی که کنار ستونی نشسته بود سراسیمه به طرف در رفت تا اقدامی بکند. اما یکی از دوستان قبل از اجرای نقشه، کفش های رییس شهربانی را پوشید تا کمی معطل شود. او هم دستپاچه با دمپایی های لنگه به لنگه از صحنه خارج شد و کاری از دستش بر نیامد. این کار برای شهری دور از مرکز مثل بیرجند اقدام کوچکی نبود. چون تعداد زیادی از مردم برای اولین بار تصویر امام را می دیدند.
سلطانی _ دوست شهید