شهید دانشجوی جهادگر مرتضی آقا علی خانی
نام پدر : محمد
تاريخ تولد: 1 تیر 1346
محل تولد: روستای خیارخ – بویین زهرا
رشته تحصيلي: مهندسی کشاورزی
نام دانشگاه : زنجان
تاريخ شهادت : 24 اردیبهشت 1365
محل شهادت : فاو
عملیات: والفجر 8
زندگینامه شهید
شهید مرتضی آقاعلیجانی در تاریخ 1 تیر 1346 در روستای خیارج از توابع شهرستان بویین زهرا در خانواده مذهبی و عاشق اهل بیت علیهم السلام به دنیا آمده و دوران كودكی را در روستا طی كرد.
وی كه درس خود را در مقاطع ابتدایی تا پایان دوره متوسطه به خوبی و با موفقیت در شهرستان قزوین و كرج سپری كرده بود پس از اخذ مدرک دیپلم به خدمت نظام مقدس سربازی اعزام گردید.
وی كه در صحنههای مختلف انقلاب و بعد از آن حضوری مؤثر و مستمر داشت، پس از خدمت، حدود 7 ماه در ارتش جمهوری اسلامی و حضور 4 ماهه در جبهههای نبرد، موفق به قبولی در کنکور سراسری و قبولی در دانشگاه کشاورزی زنجان شده و به ادامه تحصیل در دانشكده كشاورزی زنجان پرداخت.
او كه توان تحمل فشارهای تحمیلی جنگ، بر مردم شریف و عزیز خود را نداشت، سرانجام به بسیج مراجعه و در سال روز پیروزی انقلاب اسلامی، روز 22 بهمن ماه سال 1361، پرسشنامه را جهت حضور مجدد در جبهههای نبرد تکمیل کرد.
او در دوران تحصیل خود در دانشگاه نیز با حضور در جهاد دانشگاهی به عضویت بخش فرهنگی این نهاد درآمده و در فعالیتهای جمعی دانشجویان در جهت حفظ دستاوردهای انقلاب و ارزش های نظام تلاش كرد.
سرانجام ایشان در درگیری با دشمن انقلاب و ایران اسلامی، پس از ماه ها مبارزه با مزدوران استکبار جهانی، روز 24 اردیبهشت ماه سال 1365 در منطقه فاو در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید و پیكر پاك و مطهرش در زادگاه اش، روستای خیارج، به خاك سپرده شد.
وصیت نامه شهید
باید شهید شویم تا آینده زنده بماند!
بسم رب الشهداء و الصدیقین
و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون- فرحین بماء انتهم الله من فضله و یستبشرون بالذین لم یلحقوا بهم من خلفهم الا خوف علیهم و لا هم یحزنون“.
البته مپندارید كه شهیدان راه خداوند مردهاند، بلكه زنده به حیات ابدی شدند و در نزد خداوند متنعم خواهند بود و آنان به فضل و رحمتی كه خداوند نصیبشان كرده، شادمانند و آن مومنان كه هنوز به آنها نپیوستهاند و بعد در پی آنان خواهند شتافت، مژده دهند كه از مردن هیچ نترسید و از فوت دنیا غم مخورید.
با درود بیكران به روان پاك خاتم پیغمبران، محمد مصطفی(ص) و وصی والا تبارش، علی مرتضی، و یازده فرزند از اولاد و اجداد او و بالاخص ولی دایره امكان، حضرت امام زمان(عج)، محمد ابن حسن، قائم آل محمد، كه كاروان عالم هستی را جز به عاشق در حركت به سوی اطلاق و توحید حضرت جل الله رهبری میكندو با درود فراوان به نایب بر حقش، امام خمینی، بنیان گذار جمهوری اسلامی، كه ارائه دهنده راه پیشوایان گشت و موجب حركت كاروانها به سوی دیار عاشقان الله و ائمه اطهار(ع)، علی الخصوص به میعادگاه آن سرور خونین و سالار آزادگان، حسین(ع)، گردید.
با درود بی پایان نثار ارواح پاك تمامی شهیدان اسلام، بخصوص شهدای كربلا، از كربلای حسین(ع) تا سراسر كشور و كربلاهای ایران، از كردستان تا دشتهای خوزستان.
و با درود و سلام به خدمت پدر و مادر عزیزم كه به من منت نهاده و مرا راهی مراكز علمی نمودند تا من از جهل و گمراهی نجات یابم.
و سپاس بیكران به خداوند، حق تعالی، كه به من توفیق عنایت فرمود تا در زیر سایهی الطافش در این راه گام بردارم و از ظلمت و گمراهی نجات یابم و خودم را بشناسم تا خدایم را بیابم و اینك حقاً گواهی میدهم كه هیچ معبودی جز خداوند نیست. اوست یگانه كه شریك ندارد و به درستی كه محمد (ص) بنده او و فرستاده اوست كه دین حق را از جانب حق آورده است و اكنون كه خدایم را یافتهام، به سویش میشتابم و راه رسیدن او رمزی است كه مفتاحش در جبهه یافت میشود.
بار پروردگارا! حقاً تو میدانی كه آنچه در ماست و ما را به جبهه كشانیده، نه برای تفریح و تفرج است و نه برای فخر و بلند منشی میباشد، بلكه فقط به جهت میل به قیام و امر به معروف و نهی از منكر است تا موجب نصرت مظلومان و سركوبی ظالمان گردد.
ای برادران و دوستان و آشنایان!
لحظهای در خود فرو روید و به خود بیندیشید كه از كجا آمدهاید و به كجا میروید؟ آیا زندگیتان به سوی حیات ابدی پیش میرود یا به ذلت و خواری؟ و آنگاه راه خود را برگزینید كه مرگ ها به زودی فرا میرسد و در انتخاب هیچ درنگ نكنید كه الگوهای فراوانی برای شما هست كه راه رسیدن به سعادت را برای شما نشان داده است. آنجا كه خداوند كریم در سوره عنكبوت آیه 69 ، میفرماید: ” والذین جاهدوا فینا لنهدنهم سبلنا“ كسانی كه در راه ما جهاد كنند، ما راههای خود را به آنها نشان میدهیم.
و آنجا كه سردار كربلا، حسین(ع)، میفرماید: به درستی كه چقدر مرگ در راه وصول به عزت و احیای حق سبك و راحت است و نیست مرگ در راه عزت، مگر، زندگانی جاوید و نیست زندگانی با ذلت، مگر، مرگی كه با او حیاتی نیست.
بنابراین بر ما اتمام حجت تمام گردیده است و این ما هستیم كه باید راه او و یارانش را ادامه دهیم و دست بشوییم از مال دنیا و فرزند و عیال و هر آنچه سدی است ما را، در آن راه و مانع رسیدن به كمال و جاودانگی.
و ای برادران عزیز دانشجو! فكر نكنید، آمدن به جبهه مانع درس خواندن میشود. چرا كه در این جا نیز درسهای فراوانی است كه باید برای حیات خود فرا بگیریم و این درسها مافوق درسهای ظاهری است. درسهای حیات است و سعادت و شهادت و ایثار. درسهای غیرت است و مردانگی. اینها همه لازمه زندگانی بشر است و نباید از آنها غافل ماند و بدون اینها هیچ چیز معنا پیدا نخواهد كرد.
و اما چند كلامی با خانواده
پدر و مادر عزیز!
بعد از من تا زمانی كه امام بزگوار را دارید، اصلاً متأثر و متأسف نباشید؛ چرا كه من نمردهام بلكه مانند سایر شهدا در ملكوت اعلا زنده و جاویدم و این بسی جای شادی و شكر گذاری است و باز خداوند در قرآن كریم سوره یونس، آیه 62 ، میفرماید: “الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم و لا هم یحزنون”. همانا دوستان خدا از هیچ چیز نمیترسند و هرگز ناراحت نمیشوند.
به برادرانم بگویید به درسشان تا سر حد امكان ادامه دهند تا گرفتار ظلمت و تاریكی نگردند و سلاحم اگر روی زمین افتاد، برگیرید. همانطور كه سالار شهیدان حسین بن علی(ع) تا آخرین فرزند خود جنگید، با دشمنان زبون بجنگید.
سعی كنید، خیلی صبور و بردبار باشید؛ چرا كه پروردگار عالم در كتاب مقدس قرآن، چنین مژده میدهد: «انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب.» براستی به آنانكه صبر میكنند، اجر و مزد بی حساب داده میشود.
امام عزیزمان را تنها نگذارید تا پایههای اسلام بار دیگر قوت گیرد و نشانهها و علائم آن در تمام جهان طنین انداز شده و بساط ستمگران بر چیده شود و خداوند میگوید: « مستضعفین وارثان زمین میباشند ». من نیز با خمینی میثاق بسته بودم و به او وفاداری كردم، چون او به قرآن و اسلام وفادار است و اگر چند بار مرا زنده كنند و بكشند، باز دست از او بر نخواهم كشید.
خدایا! ما با تو پیمان بسته بودیم كه تا پایان راه برویم و بر پیمان خویش همچنان استوار ماندیم.
خدایا! میدانی كه چه میكشیم. پنداریم كه چون شمع ذوب میشویم و از مردن نمیهراسیم، اما میترسیم، بعد از ما ایمان را سر ببرند و اگر بسوزیم هم كه روشنایی میرود و جای خود را دوباره به شب میسپارد.
خدایا! پس چه باید كرد، از یك سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از سوی دیگر باید شهید شویم تا آینده زنده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود. عجب دردی! چه میشود، امروز شهید میشویم و فردا زنده میشویم تا دوباره شهید شویم. آری همه یاران سوی مرگ رفتند، در حالی كه نگران فردا بودند و اكنون شما هستید كه باید بار این نگرانی را بر دوش كشید. پس مواظب اعمال و رفتار خود باشید تا قلب امام درد نیاید و روح شهیدان آزرده نشود كه نوید پیروزی نزدیك است.
خدایا! به محمد (ص) بگویید كه پیروانش حماسه آفریدند. به علی(ع) بگویید كه شیعیانش قیامت بر پا كردند. به حسین(ع) بگویید كه خونش همچنان در رگها میجوشد و بگو كه از آن خون ها سروها رویید و ظالمان سروها را بریدند، اما دوباره سروها رویید و انتقام مظلومان را از ظالمان گرفتند…
در خاتمه چند تقاضا و دعا برای رزومندگان اسلام از خداوند متعال دارم.
بار پروردگارا!
تو را قسم میدهم به تمامی عزیزان درگاهت، رزمندگان اسلام را پیروز و فاتح كربلا بگردان.
قدمهایشان را مانند كوه استوار بگردان.
دلهایشان را مانند امواج دریا پرخروش از كینه دشمن بنما.
قلبهایشان را مانند ماه منور بگردان.
چهرههایشان را مانند خورشید پرفروز و درخشان بگردان.
اسلامشان را مانند دشتهای پهناور و گسترده بگردان.
امام گرانقدرشان را تا ظهور حق، محفوظ بدار.
(به امید آنكه پایین نامه را با اولین قطرهی خونم امضا نمایم).
تاریخ یازدهم اردیبهشت ماه سال 1365