شهید دانشجوی جهادگر فرزاد رئیس زاده
نام پدر:حسین
تاریخ تولد: 6 اردیبهشت 1338
محل تولد: رشت
رشته تحصیلی : مهندسی مکانیک
نام دانشگاه : صنعتی امیر کبیر
تاریخ شهادت: 5 مهر 1360
محل شهادت : خیابان طالقانی تهران – بمباران هوایی
عملیات:
زندگينامه شهيد
شهید فرزاد رئيس زاده به اقرار تمامي يارانش جهادگري خستگي ناپذير و متعصف به اخلاق متعالي بود. او پس از اتمام تحصيلات در دبيرستان البرز به دانشگاه پلي تكنيك در رشته مهندسي مكانيك راه يافت. همواره فردي فعال در تظاهرات دانشجويان مسلمان بر عليه رژيم منفور پهلوي بود.
او در بخش کتابداری مسجد حضرت مهدی (عج) به فعالیت پرداخت . وی يكي از بنيانگذاران مركز فعاليتهاي اين مسجد بود و مسئوليتهاي سنگيني چون مسئوليت تشكيلات و روابط عمومي مسجد – مسئول روابط عمومي بسيج ستاد مهدي (عج) را به عهده داشت.
در همان اوايل جنگ همراه برادر همرزم و شهيدش مسعود كبكانيان به سوسنگرد رفت و در مسجد آن شهر به كار فرهنگي پرداخت. او عضو شوراي جهاد سازندگي ايرانشهر و مسئول آموزش جهاد دانشگاهي پلي تكنيك بود.
او چندان به كار فرهنگي علاقه داشت كه همواره در جلسات درس اخلاق استاد مجتبي تهراني شركت ميجست.
وی در برخورد با خطهاي انحرافي نفاق چپ و راست و الحادي و ليبرالي و دمكرات منشي سختكوش بود و بي امان مبارزه ميكرد و نفرت انقلابي او از منافقان موجب شركت فعالانه و دائمي او در صفوف متحد حزب الله و همراهي بي شائبه او با رزمندگان سپاه و كمتيه ها، در مصاف با منافقين و عوامل آمريكا بود.
و سر انجام در روز يكشنبه 5 مهر 1360 ، به دست پليد منافقان در يك برخورد خياباني به شهادت رسيد.
وصيتنامه شهید
((بسم الله الرحمن الرحيم
اگر انشاء الله شهید شدم، هرگز در سوگم نگرييد چون من ناراحت خواهم شد ( حداقل در بين مردم نباشد در خلوت خود دانيد كه چه كنيد ) . در بهشت زهرا اگر جنازه داشتم و خاك شدم در روى سنگ قبر نوشته شود :
ياران همه سوى مرگ رفتند بشتاب كه تا زره نمانيم
بنده فرزاد رئيسىزاده با ايمان به خداوند قادر متعال و رسول فرستادهاش حضرت محمد (ص) و دوازده امام معصوم كه اولين آنها مولايمان على (ع) است و آخرين آنها مهدى (عج) كه انشاءالله هر چه زودتر ظهور نمايد و جهان را از عدل پركند و انشاء الله كه ما نيز بتوانيم سرباز وى باشيم و ايمان به اينكه امام خمينى نائب بر حق امام زمان است و وى تنها فردى است كه ميتواند زمينه ظهور امام زمان را ايجاد نمايد و در حد قدرت بشرى مستكبرين را نابود و مستضعفين را پيروز نمايد .
البته از حد قدرت بشر عادى مثل ما نيز خيلى بيشتر ، چون پشتيبان وى امام زمان و خداوند متعال است و او را هدايت و يارى كامل مينمايند .
من ميخواهم آرم مسجد مهدى (عج) در روى سنگ قبرم حك شود ، چون يك آرم جامع و كامل براى حركت خود ميدانم نه بخاطر گروه گرائى و مسلمان زدگى بلكه به خاطر اينكه بطور كامل شروع حركت و اهدفمان رامشخص كند .
1- شروع حركت از اسلام است چون در وسط و پائين و زير قلم قرار دارد . شروع حركت اجتماعى من هم در دانشكده بود كه از طريق كميته فرهنگى سازمان دانشجويان مسلمان وارد اجتماع شدم . پس شروع حركتم را از اسلام ميدانم و آن هم توسط قلم و از دو طريق مطالعه كتب و شركت در كار فرهنگى .
2- اين حركت اسلامى توسط جايگزينى فرهنگ اسلامى را سعى داشتهام كه درمتن زندگى محور زندگىام و در جنب آن كارهاى سازندگى جامع و اصلاح آن بوده است البته نه در جنب كه مهم نباشد بلكه مهم ولى ستون آنها همان اسلام بود ( در حد امكان )
3- اين حركت سه جانبه ( فرهنگى ، نظامى ، سازندگى ) را در مسجد شكل دادم عليرغم اينكه از هر محيط ديگر امكانش بود ولى از آنجا كه در مسجد ميتوان محورى ترين كار فرهنگى اسلامى را ارائه داد .
بنابراين در آرم مسجد بر روى قلم بنا شده است و گندم و شمشير وى را بعنوان حفاظ نگهدارى ميكنند . و بنابراين مسجد اصيل است براى ارائه اين كار از طرف ديگر مسجد مردمى ترين مجلس است كه ميتوان در جامعه مطالب بالا را پياده كرد .
4- انشاء الله اين مسجد كه از نام مسجد امام زمان است ( مسجد مهدى « عج» ) و عملا نيز با اين همه سرباز ( تا اين تاريخ 7 سرباز ) انشاء الله مسجد امام زمان باشد ، براى من موجب حركتى باشد كه سرباز امام زمان شوم و به لقاء الله پيوندم كه نهايت و غايت حركت آن آرم را نشان ميدهد .
5- اما در مورد آن آيه قرآن كه در آرم است ، انشاء الله كه در اين مسجد پايه كارمان بر تقوا باشد و بنابراين شايسته است كه در آن قيام كنيم و مردانى باشيم در اين مسجد كه سعى در پاك كردن نفس و روح خود بنمائيم كه اصل كار براى اين حركت از اسلام به الله همان تزكيه و تطهير نفس است .
خاطرات شهید
در همان ابتداي جواني وارد مسجد شد و به فعاليتهاي مختلف پرداخت. در مسجد مسئولیت فعاليتهاي فرهنگي را به عهده داشت و كتابخانه مسجد را فعال كرد. وي در سال 60 در خيابان طالقاني بدست مافقين به شهادت رسيد.
فوقالعاده منظم و دقيق و علاقمند به خانواده بود. دانش آموز دبيرستان البرز و از بهترين شاگردان آنجا بود و به علت علاقه به دانشگاه اميركبير در رشته مهندسي مكانيك آن به تحصيل پرداخت و در سال دوم جهت تدريس به دانشجويان سال اول از او دعوت شد.
علاقمند به رياضيات بود. احساسات خود را خوب كنترل ميكرد. زندگي وي با همه اعضاي خانواده تفاوت داشت. خيلي مؤمن بود. در هنگام نماز گويي صدايي را نميشنود. بيشتر در مسجد فعاليت ميكرد و سعي ميكرد به خانواده شهدا سر بزند روزي هم كه به شهادت رسيد براي سر زدن به خانواده شهيد موفق نژاد ميرفت.
در دوران دبيرستان به مسائل مذهبي توجه ميكرد. فردي صبور و با محبت بود. و بهترين چيزها را در راه خدا ميداد. به نماز و روزه علاقمند بود و كارهاي خود را معمولاً توضيح نميداد. همواره حرف پدر بزرگش در گوشش بود كه هر كاري را كه ميخواهي بكني توجه كن كه خدا شاهد است و آنگاه تصميم بگير كه مطمئن باش صحيح است.