شهید دانشجو سعید یدالهی
نام پدر :
تاريخ تولد: 1341
محل تولد: کرمانشاه
رشته تحصيلي: مهندسی الکترونیک
نام دانشگاه : خارج از کشور
تاريخ شهادت : 4 اردیبهشت 1360
محل شهادت: بازی دراز
عمليات:
زندگینامه شهید
شهید سعید یدالهی در سال 1341 در کرمانشاه و در خانواده ای متعهد و مذهبی چشم به جهان گشود. دوران تحصیل را تا پایان دوره متوسطه در کرمانشاه گذراند و علاوه بر آن در کلاس هاس عقیدتی، سیاسی و نیز در جلسات اسلام شناسی، خصوصا در مساجد و تکایا حضوری فعال داشت؛ سعید برای ادامه تحصیل و کسب دانش راهی آمریکا شد. پس از ورورد به دانشگاه به عضویت انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا در می آید و در این سنگر نیز شروع به فعالیت می کند. او تمام نیرو و توان خود را در طبق اخلاص گذارده و در راه اشاعه تفکر اسلامی و شناساندن مکتب حیاتبخش محمدی از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نمی کند. پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ، سعید و دیگر برادران در آمریکا مسئولیت و رسالت سنگینی را بر دوش خویش احساس می کنند وآن رساندن پیام انقلاب اسلامی است، لذا در این زمینه به تلاش های وافری می پردازند، توطئه ها و تبلیغات گسترده شیطان برزگ علیه انقلاب اسلامی را خنثی و گردانندگان آن را رسوا می کنند و در این راه متحمل سخت ترین شکنجه های جسمی و روحی توسط عمال سازمان سیا می شوند. در این رابطه سعید چند بار دستگیر و زندانی می شود و در زمان اوج گیری مبارزات دانشجویان مسلمان خصوصا در اعتصاب غذای جلوی کاخ سفید نقش بارزی را ایفا می نماید.
سعید در اثر ادامه اعتصاب غذا بیهوش می شود و او را به بیمارستان انتقال می دهند. زمانی که به هوش می آید سرم غذا را از دست خود کشیده و از بیمارستان می گریزد و مجددا به جمع دانشجویان مسلمان می پیوندد ، تا اینکه در روز جهانی قدس ، سعید به عنوان چهره ای فعال در صحنه حاضر می شود و تظاهرات باشکوهی را به راه می اندازد؛ لذا در همان روز مجددا دستگیر می شود.
پس از مدتی با تلاش برادران همرزمش و با ضمانت یک کشیش موقتا آزاد می شود ولی به دلیل اینکه سعید در دادگاه بعدی حاضر نمی شود، غیابا به 10 سال زندان محکوم می گردد و به این دلیل سعید با همکاری برادران مسلمان از آمریکا گریخته و وارد ایران می شود و به محض ورود به ایران، عاشقانه تقاضای دیدار با امام را می نماید و پس از چند روز به همراه چند تن از بستگانش به جماران می رود. به گفته یکی از همرزمان زمانی که منتظر ورود امام بودند، سعید مانند پروانه ای از شوق دیدار محبوب پرپر می زند و ناخودآگاه اشک می ریخت.
پس از این ملاقات سعید به کرمانشاه بر می گردد و علی رغم داشتن امکانات اقتصادی و تمکن مالی به تمام دنیا پشت پا می زند و عاشقانه به سوی جبهه ها می رود؛ تواضع ، صداقت و ایمانش زبانزد همسنگران بود ، شب و روز برای دفاع از کیان اسلامی تلاش می کرد و در این راه از هیچ کوششی دریغ نمی نمود تا بالاخره در تاریخ1360/2/4 در جبهه های بازی دراز به آرزوی دیرینه اش که شهادت در راه خدا بود رسید.
وصیتنامه شهید
……
عکس:1