شهید دانشجو روشنعلی میرزایی
نام پدر :علی یار
تاريخ تولد: 20 آذر 1340
محل تولد: همدان
رشته تحصيلي: مدیریت دولتی
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 4 اردیبهشت 1365
محل شهادت: فاو عراق
عمليات:
زندگينامه شهید
شهيد در سال 1340 در شهرستان همدان ديده به جهان گشود . تحصيلات خود را در همان شهرستان آغاز كرد و تا پايان دبيرستان در همان جا ادامه تحصيل داد. وي پيش از انقلاب اسلامي در پخش اعلاميه ها و شركت در تظاهرات بر عليه رژيم ستم شاهي نقش فعال داشته و يكبار نيز پس از دستگيري در حين تظاهرات مدتي بازداشت گرديد .
در سال 1357 همزمان با پيروزي انقلاب اسلامي در سال سوم دبيرستان مشغول به تحصيل بود. او در اين دوران از افراد دفتر حزب جمهوري اسلامي بود و در جذب نيروهاي فعال و جوان نقش ايفا مي كرد .
پس از اخذ ديپلم به خدمت سربازي اعزام شد . پس از پايان خدمت سربازي در سال 1363 در كنكور سراسري شركت كرد و علي رغم آنكه در رشته رياضي درس خوانده بود به گرايش علوم انساني روي آورد و در رشته مديريت بازرگاني دانشگاه تهران پذيرفته شد .
در سال 1363 به صورت داوطلبانه به جبهه هاي نبرد حق عليه باطل اعزام شد و پس از آن در سال 1365 براي دومين بار به جبهه رفت و در تاريخ1365/2/4 در شب نيمه شعبان به شهادت رسيد.
وصيتنامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد الله رب العالمين و السلام علي رسول الله و آله آل الله
انقلاب اسلامي ايران و رهبري پيامبرگونه اش بحق عظيم ترين نعمت و سنگين ترين منتي است كه خداوند متعال در سالهاي اخير نصيب ملت ما و بلكه جهان بشريت كرده است ، شايد پس از آغاز غيبت كبري تا امروز ، هيچگاه درهاي آسمان و دريچه هاي خزائن اينگونه پر شكوه براي بشر گشوده نشده و ابر رحمت حق ، اينچنين زيبا كوير انسانيت بنا رسيده باشد .
انقلابي كه براي گمشده ها و گم كرده راهها و غرق شدگان در لجنزار ماديات، تحفه ارزنده هدايت و نجات آورده و بر آن است تا از انسان گاو، انسان خوك، و انسان موش و . . . انسان انسان پرورد و از اين پوسته خشك و سخت مغز شيرين و خوب آن را بيرون كشد.
در شبستان تاريك و سهمگين دنياي امروز چراغ نور افشان هدايت آويزد ، در پرتو آن راهها و چاهها و چاله ها پيدا و عيان شود و طراران بشريت كه تنها در تاريكي فرصتي به غنيمت دارند راه گورستان خويش گيرند.
اكنون كه مي روم، بگويم كه بيش از آنچه دعا براي توفيق شركت در جبهه كرده ام ، براي نصيب شدن شهادت در سجده هايم دعا نموده ام ، آنهم با اشك چشم و سوز قلب، و شايد بتوانم بگويم كه مطمئنم كه خداوند اين دعا را رد نكرده است . . .
آنها كه دنيا را شناخته اند و نقش انسان را در اين دنيا دانسته اند و راه انسان و هدف خلقت او و منتهاي مسيرش را دريافته اند مي فهمند كه چه مي گويم و چرا چنين كرده ام .
خاطرات وآثار:
گزيده اي از دست نوشته هاي شهيد
(شهادت) : قانون طبيعت را شكستن و بر بلنديهاي برج تكامل نشستن به جهشي در خور روزيخوارگي نزد پروردگار، شورش بر ضد ديوان آزادي دزد خون آشام و سگان هار ، پر كردن جام ظلم از خون پاك مايه حيات ، گام نهادن در راه ابلاغ رسالات الهي با گوهر حيات ، تركاندن و منفجر كردن ديوار سياهي كه پاسداران سياهي شب بر گرد شهر مي كشند ، سرباز زدن از كشيدن سنگ براي ساختن بناهاي يادگاري اهريمنان و بريدن از خواسته هاي حيواني و زميني و مادي و قرباني كردن جان در راه داد خواهي مستضعفان در قريه ظالم و . . . . .
را شهادت گويند كه رفتار نهايي يك هميشه جاويد و هميشه ناظر و هميشه شاهد را گويند و آن نخستين چهره هر انقلاب است و هم اين چهره است كه آغازگر تسلسل تاريخي انقلابات هابيلي بر عليه وارثان قابيل و فرعون و ضحاك و يزيد و . . . است.
عکس:1