شهید دانشجو قاسم نجات یولون آقاج
نام پدر : رحمت الله
تاريخ تولد: 1340
محل تولد: تكاب
رشته تحصيلي: علوم ارتباطات اجتماعی
نام دانشگاه :
تاريخ شهادت : 20 بهمن 1365
محل شهادت: پاسگاه زید
عمليات: كربلاي 5
زندگینامه شهید
شهید قاسم نجات در سال 1344 در روستای یلقون آقاج از توابع تکاب در یک خانواده متدین و محروم دیده به جهان گشود. وی به علت استعداد وافری که داشت در تمام سطوح تحصیلات دانش آموز نمونه بود. تا پنجم ابتدایی در زادگاهش به تحصیل اشتغال داشت.
بعد به علت مهاجرت خانواده به شهر تکاب، دوره راهنمایی را در این شهر با موفقیت به اتمام رساند و سپس خانواده اش برای یافتن کار و کسب به تهران مهاجرت نمودند.
شهید نجات دوران دبیرستان را در تهران با موفقیت و رتبه عالی به اتمام رساند و وی در انجمن اسلامی مدرسه فعالیت گسترده ای داشت و ایشان در کنار سنگر مدرسه عضو فعال بسیج در تهران بود. به علت فعال بودن در نیروهای رزمی حتی چندین بار به عنوان رزمنده چریکی برای نابودی صهیونیسم به فلسطین اعزام می شد و روی هم رفته به علت فعالیت درخشان رزمنده نمونه بود.
سپس در سال 64 در تربیت معلم موفق گردید. باز هم در تربیت معلم نیز جبهه و جنگ را از یاد نبرد و همواره در تلاش برای یافتن معبود خود بود. ایشان در عملیات کربلای 5 نقش مؤثری داشت و به عنوان فرمانده دسته شبانه روز جانانه بر علیه کفار ستیز نمود و سرانجام در مورخ 65/11/2 در منطقه شلمچه در عملیات کربلای 5 به آرزوی دیرینه رسید و کام شهادت را چشید و پیکر پاکش در تهران تشییع و در بهشت زهرا(ع) به خاک سپرده شد.
وصیتنامه شهید
……
خاطرات وآثار:
بخشهایی از فعالیت های مبارزاتی شهید قبل و بعد از انقلاب: فعالیت شهید در اوج گیری انقلاب اسلامی نمایان شد و در انجمن اسلامی مدارس عضو فعال بود و در کنار سنگر مدرسه فعالیت چشمگیری در واحد بسیج در سپاه داشت و علاوه بر فعالیت تبلیغاتی دوره رزمی بخصوصی می دید و خود را مهیای جبهه و جنگ می نمود.
خصوصیات بارز شهید به علت الگو و اسوه بودنش فردی مؤمن و معتقد به ولایت فقیه و نظام مقدس جمهوری اسلامی و راه امام و عاشورای حسینی بود. در شرکت در محافل و مجالس مذهبی پیشقدم و برنامه ریز بود. با توجه به اعتقاد قلبی و وظیفه شرعی و عرفی اعزام به جبهه را بر خود از همه چیز واجب می دانست و همواره در کنار سنگر مدرسه به جبهه و جنگ نیز فکر می کرد.
خاطراتی از زمان اعزام به جبهه: شهید نجات در هنگام اعزام به میدان رزم چهره بشاش و نورانی داشت و با خوشحالی و خنده رویی با نزدیکان خویش خداحافظی می نمود و سفارش می نمود که در همه حال به یاد خدا باشید.
خاطراتی از دوران حضور در جبهه: بنا به روایت همسنگران و همرزمانش وی به علت هوش و ذکاوتی که داشت در جبهه و جنگ برنامه ریز بود. و همواره در جلو دسته و گروه به فعالیت مشغول بود و هیچ لحظه خستگی به دل راه نمی داد و به خاطر رضای خدا و نابودی دشمن جانانه ستیز می کرد.
خاطراتی از تأثیر ایشان در دوستان و آشنایان: شهید چون دارای اخلاق و رفتار نیکویی داشت، متواضع و فروتن بود و رفتار شایسته اش در بین دوستان و آشنایان زبانزد خاص و عام بود، بخصوص در هنگام شهادت دوستان و آشنایان را خیلی متأثر کرد و داشتن چنین خویی را از خداوند آرزو می کردند
عکس:1