شهید دانشجو فرید صنیعی پور
نام پدر : محمد
تاريخ تولد: 4 خرداد 1338
محل تولد: تهران
رشته تحصيلي: مهندسی مکانیک
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت :
محل شهادت: فاو عراق
عمليات:
زندگینامه شهید
……
وصیتنامه شهید
……
نامه شهيد فريد صنيعي پور
آيا به جنگ مسلحانه با مردمي كه پيمانشان را گسسته و به بيرون كردن رسول از ديارش كوشيده و جنگ را اول بار آنها شروع كرده اند برنمي خيزيد؟ مگر از آنان مي ترسيد ؟ اگر مومن واقعي باشيد بهتر است از خدا بترسيد و نه از آنان(سوره توبه – آيه 13)
سلام به امام امت خميني بت شكن حامي مظلومان جهان و با درود به شهداي اسلام و انقلاب اسلامي و آرزوي سلامتي براي زرمندگان در كربلاي ايران و موفقيت پيروان امام عزيزتر از جانمان را در راه هدف مقدسمان از خداوند متعال خواهانم.
اميدوارم بتوانيم قدمهايي به طرف شناسايي برداريم و از وابستگيهاي غير توحيدي خود بريده و قدم در راهي گذاشته كه مشتاقانه ما را به آزادي از اسارات خاك و پرواز در فضاي لايتناهي ايمان هدايت كند. خداوند خود به ما رحم كند و تمامي گستاخي ما،تمامي شرك ما و تمامي ناخلفي از حكومت، قرآن و اسلام را ببخشايد .
ان شاء الله خداوند به ما افتخار بندگي خود را مرحمت بفرمايد . از خداوند بخواهيم كه ما را در جنگ با كفر پيروز گرداند و بما افتخار مجاهدت و شهادت بفرمايد.
آيا بعد از سالها كه از انقلاب گذشته و با ديدن صدها هزار معلم شهيد بدان حد رسيده ايم كه اسلحه برداشته و به ميدان حق عليه باطل برويم و يا از ترس، ديگران را به جلو فرستاده و در پشت سر آنها ادعاي روشنفكري و رهبري و برنامه ريزي براي مردم مي كنيم .
ما اول بايد اسلام را بشناسيم، و گرنه در هر راهي قدم براداريم به كج راه مي رويم . فكر اين باشيم كه جواني خود را مال دنيا و افتخارات ظاهري اين دنيا را به آخرت نفروشيم . سعي كنيم اگر در جبهه نيستيم لااقل در هر كجا كه هستيم در جبهه جنگ حق و باطل وجود داشته باشيم .
گاهي اوقات از جبهه اجساد شهدائي را مي آورند كه مجهول هستند و ناشناس وقتي آدم به بدنهاي مطهر اين شهدا نگاه مي كند به خود مي آيد و به بي ارزشي و نيرنگهاي آن فكر مي كند، به خود مي آيد كه چه مقدار براي خدا، براي حق ، براي خلق خدا كار مي كند و چه مقدار آن خداي نكرده از براي نفس انسان است . اگر ما صرفا بخواهيم زندگي را از ديد مادي گرانه نگاه كنيم همه چيز را باخته ايم .
الان هدف ضد انقلاب و جهانخواران اين است كه افكار مردم را سرگرم مسائلي مانند اقتصاد ، گروه بازي و راحت طلبي و مقام طلبي كنند تا ديگر انسان وقت آنرا پيدا نكند كه راجع به خدا و خود، اسلام ، جامعه ، بهشت و جهنم، خوب ،بد و … فكر بكند و بهترين راه را هم ضد انقلاب پيدا كرده و آنهم اينست كه هر گروهي عادت پيدا كند به شعارهائي دادن كه در حقيقت خوب ولي ضمانت اجرائي ندارد و اين شعارهاي گوناگون باعث مي شوند كه مردم اين ميان گيج بشوند .
ابتدا از لحاظ اسلامي هميشه وجود ولايت فقيه باعث مي شود كه اين مسائل بوجود نيايد و همگي را در حول وحدت اسلامي جمع نمايد . ضد انقلاب سعي مي كند به رهبري شيطان بزرگ و ابرجنايتكاران قدرتمند شرق و غرب با توطئه هاي مختلف ارزش اين مركزيت اسلامي (ولايت فقيه) را خدشه دار كنند.
امروز مشكل ما نفس ماست كه نمي توانيم آنرا كنترل كنيم، اگر ما نفس خود را كنترل نكنيم و خود را بهر چيزي بفروشيم دشمن راحت بر ما پيروز مي شود .
ما وظيفه اي در دنيا داريم و آنهم عبادت خدا است و عبادت خدا در رابطه مستقيم است با شناسايي خدا. ما بايد جامعه اي بوجود بياوريم كه هر كس در آن جامعه اين فرصت را به دست بياورد كه بهتر از خداوند را بشناسد و عبادت كند و خداوند جز اين از ما چيز ديگري نمي خواهد.
تمامي اين وقايع و حركتهاي مثبت وسيله اي هستند براي اينكه به آن جامعه و اعمال رسيد . بعضي ها در اين ميان دنياگرا ميشوند و كم كم از هدفي كه خداوند در خلق براي ما داشته دور مي شوند و در پول ،مقام،پست و مدرك و . . . گم مي شوند چنانچه در آخر عمر مي بيني براي شكمشان ساليان سال دويدند و سختي كشيده اند اما حتي يك هم آنرا براي خدا ندويدند و اين چيزي نيست جز شرك و شريك براي خدا قرار دادن.
ما همگي در زندگي يك مقدار مشرك هستيم اما درصد آن در انسان فرق مي كند . عشق زياد به فرزند، به خانواده و يا هر چيز ديگري كه انسان را از هدفش (الله) دور بكند شرك است.
شهيد در قسمتي از نامه به برادرش چنين مي نويسد
برادرم؛
اميدوارم كه در راه هدف مقدست كه همان كمك به اسلام و مسلمين و اين انقلاب شكوهمند است پيروز باشي و در اين راه و مسير با توكل به پروردگار و با سعي و كوشش و تجارب بدست آمده ات بتواني چون كوهي استوار كه حتي برتر از آن چون مسلماني معتقد با حيله ها و دشمنان و سختيها مقابله كني ، مي خواهم مسائلي را چند خطي مطرح كنم كه خودت از من مي داني ،
اما اين مطالب كه ما در زندگي از آنها شناخت داريم بايد گاهگاهي تكرار شود و انسان از زبان ديگران بشنود.
برادرم!
هر انسان سرنوشيت دارد كه با مشيت الهي و نيروي اراده انسان اين سرنوشت در زندگي كم كم از مجهولي به معلومي بدل مي شود و سربالائي ها و سراشيبي هاي بسيار دارد و ساعتها و لحظه هاي عمر انسان همچون دانه هاي شني در صحراي وسيعي با سرعت از جلوي چشمان انسان دور ميشود تا از نگاهها و خاطره ها محو مي گردد.
یک دیدگاه
تاریخ شهادت اشتباه درج شده