شهید دانشجو سیدعلی جهان آرا
نام پدر : هدایت
تاريخ تولد: 1336
محل تولد: خرمشهر
رشته تحصيلي: جامعه شناسی
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 2 اردیبهشت 1357
محل شهادت: تهران ـ زندان ساواک
عمليات:
زندگينامه شهيد سيد علي جهان آرا
شهيد جهان آرا در سال 34 در خانواده اي مذهبي ديده به جهان گشود. پس از طي مراحل تحصيلي در سال 50 پا در عرصه مبارزات ضد طاغوتي نهاد و عضو گروهي انقلابي شد ، گروه در شهريور ماه سال 51 توسط ساواك شناسايي و برخي از اعضاي آن دستگير شدند اما خوشبختانه شهيد جهان آرا از اين مهلكه جان سالم به در برد. ايشان پس از اخذ ديپلم رياضي به علت علاقه به رشته جامعه شناسايي تغيير رشته داده و در رشته جامعه شناسايي دانشگاه تهران پذيرفته شد.
سالهاي مبارزاتي ايشان تحت نظر دكتر علي شريعتي و برخي استادان ديگر سپري شد تا اينكه دست به پخش و نشر اعلاميه هاي ضد رژيم زد فعاليتهاي وي در سال 56 با شهادت مجاهد شهيد نورالدين شاه صفدري رنگ ديگري به خود گرفت و شدت يافت و سرانجام در راه مبارزه با رژيم طاغوتي شاهنشاهي در ديماه سال 56 دستگير و چند ماه بعد در زير شكنجه هاي شديد ساواك شربت شهادت نوشيد.
وصيتنامه شهيد سيد علي جهان آرا
– نظم ، انظباط و اخلاق طاغوتي را بايد از نظم و اخلاق انقلابي باز شناخت و فرق ميانشان را آشكار ساخت .نسبت به نظم طاغوتي و اخلاق شاهنشاهي كه جز سكوت ، خفقان،اطاعت برده وار و بره گرگهاي درنده شدن چيزي نيست من نه منظم خواهم بود، نه خوش اخلاق؛ بدخلق ترين و بي مبالات ترين ها مي شوم . اما آنچه كه هر مسلمان متعهد، موظف است اخلاق، روش برخورد و اعمال خود را بر آن استوار كند. نظم انقلابي است، نظم تشكيلاتي است . در حقيقت عصيان و سركشي پايه هاي اوليه نظم انقلابيست.
– ما براي به وجود آوردن جو وفضاي خدايي بر اساس فرمان.” الله”تلاش مي كنيم و اما چگونگي پديد آوردن اين جو و فضا در جامعه مستلزم اينست كه در ابتداي كار بدانيم كه طاغوت دو بعد دارد : 1- طاغوت دروني،2- طاغوت بيروني و بر اساس اين دو بعد از طاغوت ، ما دو نوع جهاد داريم،
1- جهاد اكبر، 2- جهاد اصغر
جهاد با حكومتهاي ظالم و اما اصلي ترين و مهمترين جهادي كه هر زمان وجود دارد جهاد با نفس است . زيرا كه ممكن است زماني پيش آيد كه جهاد اصغر لزومي نداشته باشد ،ولي جهاد اكبر در هر زمان وجود دارد و حتي مقدمه جهاد اصغر است زيرا تا ما نفسمان را سركوب نكنيم ،هرگز نمي توانيم اسلحه گرفته و دشمن خدا را سركوب كنيم . تا ما نتوانيم اميال سركش و هواهاي درونيمان را كه ارمغاني از جامعه طاغوتي است به زمين بزنيم ، بي شك نخواهيم توانست كاري از پيش بريم و ادعاي كنيم كه براي اصلاح جامعه قيام كرده ايم و تا مفهوم عميق “هجرت دروني” را درك نكنيم “هجرت بيروني ” سودي برايمان نخواهد داشت