شهید دانشجو فرشاد امان خانی
نام پدر : علی
تاريخ تولد: 21 تیر 1347
محل تولد: تهران
رشته تحصيلي: مهندسی عمران
نام دانشگاه : تهران
تاريخ شهادت : 19 بهمن 1365
محل شهادت: شلمچه
عمليات:
زندگينامه شهيد
شهيد فرشاد امان خاني در 21 تيرماه 1347 در تهران به دنيا آمد. در سن 6 سالگي در دبستان ارمغان تحصيل خود را آغاز كرد و دوره راهنمايي را در مدرسه شاپوريان به اتمام رساند . با رسيدن به سن تكليف تعليمات مذهبي خود را بطور جدي فرا گرفتند.
ایشان در سال 1365 موفق به اخذ مدرك ديپلم رياضي فيزيك شد و بلافاصله در كنكور همان سال با رتبه 246 در رشته عمران در دانشكده فني دانشگاه تهران پذيرفته شد . از آنجا یي كه شهيد در اين برهه از زمان احساس مسئوليت شديدي نسبت به دين اسلام مي نمود پس از ثبت نام در دانشگاه و انتخاب واحد و گذراندن حدوداً دو ماه از سال تحصيلي عازم جبهه شدند و به همراه سپاهيان محمد(ص) در عمليات هاي كربلاي 4 و 5 شركت داشتند.
سرانجام ایشان در 19 بهمن 1365 در منطقه شلمچه در حاليكه همراه يكي از همرزمانش سوار موتور سيكلت در حال حركت بوده مورد اصابت تركش احتمالاً خمپاره قرار گرفته و به شهادت رسیدند .
در گوشه اي از كتابهايش اين جمله را نوشته است: “به اميد نظري از آن صاحب نظر كه محو جمالش شويم و به لقائش بپيونديم.”
گزیده ای از وصيت نامه شهيد
…حمد و ثنا خدایي را كه ما را در عرصه اي به اين دنيا وارد كرد كه بتوانيم عمل جهاد في سبيل الله را انجام دهيم و در روز قيامت شرمنده رسول الله نباشيم و همگي سعي كنيم تقواي الهي را پيش گرفته و از گناهان بپرهيزيم زيرا اين چند سال باقيمانده عمر واقعاً ارزش آنرا ندارد كه بخاطر مدتي لذت مادي دنيا و آخرت خود را خراب كرده و مشمول عذاب الهي شويم.
و به قول شهيد سيد محمد حسيني ؛
اگر لذت ترك لذت بداني دگر لذت نفس , لذت نداني
عزيزان من راه زندگي بسيار خطرناك وتاريك است و در هر قدم دشمنان دين كمين كرده اند تا ما را فريب دهند. پس عاجزانه خواهشمندم مراقب باشيد تا زر و زيور دنيا گولتان نزند , كه در اين دنيا ديگر پشيماني سودي نخواهد داشت. همچنين بسيار ياد مرگ كنيد كه انسان را از گناه باز مي دارد , سعي كنيد تا آنجا كه ممكن است نماز را اول وقت و به جماعت بخوانيد و از قرآن جدا نشويد.
خرما نتوان خورد از اين خار كه كشتيم
ديبا نتوان يافت از اين پشم كه رشتيم
بر حرف معاني خط عذري نكشيديم
پهلـــوي كبــــائر حسنـــاتي ننوشتيم
افسوس بر اين عمر گرانمايه كه بگذشت
ما از سر تقصير و خـــطا در نگذشتيم
پيري و جواني پي هم چون شب و روزند
ما شب شد و روز آمد و بيدار نگشتيم
چون مرغ در اين كنگره تا كي بتوان خواند
يكروز نگاه كن كه بر اين كنگره نیستیم…
منبع : 400 شهید دانشگاه تهران