شهید دانشجو غلامرضا صادق زاده قمصری
نام پدر : محمد
تاريخ تولد: 1 اسفند 1339
محل تولد: تهران
رشته تحصيلي: علوم کامپیوتر
نام دانشگاه : صنعتی شریف
تاريخ شهادت : 6 تیر 1361
محل شهادت: شلمچه
عمليات:
زندگی نامه شهید
شهید غلامرضا صادق زاده در اسفند ماه 1339 در تهران به دنیا آمد. پس از دوران کودکی به دبیرستان رفت و با سعی و کوشش فراوان علی رغم آنکه در دبیرستان چندان خوبی هم نبود، توانست در اولین سال پیروزی انقلاب اسلامی همزمان با اخذ دیپلم، به دانشگاه راه پیدا کند و در رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شود.
حرکات و مبارزات انقلابی خود را از 17 شهریور، جمعه سیاه، شروع نمود و از آن پس با پشتکار و جدیت بیشتر به دنبال شرکت در مراسم مذهبی و سخنرانی ها با تفکر در اندیشههای اسلامی و انقلابی، مطالعات خود را گسترش داد و با شرکت در کلاسهای قرآن به همراه دوستان و همرزمانش خود را آماده و مهیا می نمود تا حرکت عظیم انقلاب اسلامی را با مردم و در راه مردم و مانند مردم آغاز کرده و ادامه دهد.
بعد از ورود به دانشگاه همراه با فعالیت در کنار دانشجویان مسلمان، پس از انقلاب فرهنگی و تعطیلی دانشگاه ها خدمت به روستاییان محروم را ترجیح داد و به گنبدکاووس رفت و در آنجا به فعالیت مشغول شد.
به دنبال فعالیتهای مختلف و ارزشمند به عنوان دبیر هیات انتخاب شد. در هیاتهای هفت نفره جهاد فعالیت خود را ادامه داد.
او نفوذ زیادی در بین روستاییان داشت و آنها را حتی به جزئی ترین مسائل آگاه میکرد .
ایشان با فئودالها به سختی برخورد میکرد و به افشای گروهک ها از جمله منافقین و چپیها و امت و … میپرداخت.
در هنگام ازدواج مسیرش را اینچنین مشخص کرد:
هجرت- جهاد- مبارزه با کفار- شهادت- رسیدن به بهشت- بهشتی جاودان.
وی دانشجوی رشته مهندسی کامپیوتر دانشگاه صنعتی شریف بود و از دانشجویان پیرو خط امام. بعد از شروع انقلاب فرهنگی به گنبد رفت و در جهاد سازندگی و هئیتهای هفت نفره مشغول به خدمت به محرومان و دردکشیدگان آن دیار شد. پس از 17 ماه تلاش و کوشش خستگی ناپذیر در سال 60 راهی جبهههای جنوب شد و به رزمندگان ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران پیوست.
ایشان در عملیات بیت المقدس به فرماندهی تخریب تیپ 46 فجر منصوب شد و در این عملیات حماسه آفرینی کرد. پس از آزادی خرمشهر مسئولیت واحد تخریب و پاکسازی خرمشهر را به عهده گرفت برای کمک به یاران صمیمی و فداکار خود جهت خنثی کردن مبادین مین و تلههای انفجاری عازم این شهر شد.
عاقبت پس از 9 ماه جهاد در رویارویی با کافرین بعثی در تاریخ ششم تیرماه همزمان با انفجار 150000 چاشنی مین در خرمشهر در شب شهادت شهید بهشتی به فیض عظیم شهادت نائل آمد .
وصیت نامه شهید
بسم الله الرحمن الرحيم
توصيه هاى واجب يک منتظرالشهاده ! انشاء الله
“فاستجاب لهم ربهم انى لا اضيع عمل عامل منکم من ذکر او انثى بعضکم من بعض فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا فى سبيلى و قاتلوا و قتلوا لا کفرن عنهم سيئاتهم ولا دخلنهم … ثوابا من عنداله، والله عنده حسن الثواب “«سوره آل عمران – آيه 195»
به نام آنکه شکافنده شب مى باشد و از ميان تاريکى نور را مى آفريند. توصيه ام را به تمام شاهدان حال و آينده تاريخ با آيه اى آغاز مى کنم که در آن به کسانى که در راه خدا جهاد کند و کشته شوند وعده بهشت داده شده و آينده اى روشن براى آنان ترسيم شده است.
کاش در خود لياقت چنين حرکتى را مى ديدم و مى دانستم که در راه خدا شهيد خواهم شد مى ترسم که لايق چنين آزمايش عظيم بوده باشم.
و اين گفته اماممان در گوشم زنگ مى زند که برادران من از موت نترسيد مردن حيات است. توصيه اول و بزرگ من اين است که امت اسلامى ما به هيچ وجه دست از اسلام و قرآن و امامان و ولايت فقيه بر ندارند که همانا عذاب عظيم خداوندى بر آنان واجب خواهد شد.
روحانيت پيرو ولايت فقيه را، ارج بداريد که در صورت تضعيف اين پيروان و مروجان اسلام ضربه اى به اسلام خواهد خورد که جبران آن بسيار سخت خواهد بود.
از بذل مال و جان در راه دوست حقيقى انسان که همانا الله است کوتاهى ننماييد که غفلت موجب پشيمانى ابدى خواهد شد.
رابطه هميشگى خود را با قرآن و خدا قطع نکنيد. به شرق و غرب لاقيد بنماييد که در صورت وابستگى به هر يک تباهى به جامعه روى خواهد آورد.
تندروى و کندروى در احکام اسلام را برخود حرام کنيد و بدان گونه رويد که امام عزيز، اين اسوه اسلامى ره مى پيمايد.
سعى آنان اين باشد که انقلاب اسلاميمان را به انقلاب حضرت مهدى (عج) پيوند دهيد و به شعارهاى ميليونى خود جامه عمل بپوشانيد.
پدر و مادر عزيز ؛ اميدوارم در رفتن من نمونه کامل يک مسلمان معتقد به الله باشيد که هيچگاه در اعاده امانت از خود بيتابى نشان نمى دهد.
همسرم نيز بداند و مى داند که وظيفه سنگين زينب گونه اى بر دوش اوست که اراده اى همچون کوه مى خواهد و عزمى پولادين تا ادامه ی راه ناتمام، ولى روشن و با دليل همچون امام و همراهى شهيدان زنده انقلاب، مرا بدهى.
خداوندا تمامى گناهان مرا که خوب بر آن واقفى و واقفم ببخش و از تو طلب مغفرت مى کنم.
اميدوارم تا لحظه آخرى که در اين دار فانى خواهم بود دو جبهه حق و باطل را به خوبى تفکيک نمايم و ذره اى در ايمانم خلل وارد نيايد. انشاالله