شهيد دانشجو مجيد بقايي
نام پدر :
تاريخ تولد: بهمن 1337
محل تولد: بهبهان
رشته تحصيلي:
نام دانشگاه : اهواز
تاريخ شهادت : 11 آذر 1361
محل شهادت:
عملیات : کربلای 1
زندگينامه شهيد
شهيد مجيد بقائي در بهمن ماه سال 1337 در بهبهان چشم به جهان گشود رفتار متين او در خانواده و علاقه اش به مسائل مذهبي و رعايت آنها در سنين 10-12 سالگي رشد فكري و فرهنگي او را مشخص و نمايان ساخت.
هوش سرشار و استعداد وي باعث شد تا تحصيلات پنجم و ششم دبستان (نظام قديم ) را در عرض يكسال در يكي از مدارس بهبهان بگذارند و سپس رشته «رياضي» را براي ادامه تحصيل در دبيرستان انتخاب كند.
حدود سالهاي 53-54 ، فعاليتهاي او در دانشگاه شكل گرفت و تماسهايش تشكيلاتي شد. وي براي رژيم شاه، نقش تعيين كننده اي را در رهبري مبارزات دانشجوئي دانشگاه اهواز و غير دانشگاهيان بعهده گرفت. در سالهاي 55و 56 كه مبارزه ملت مسلمان به اوج خود نزديك مي شد او از عناصر هدايت كننده تظاهرات عليه رژيم بود.
او در بدو تشكيل گروه منصورون وارد شاخه نظامي شد و رهبري برخي عمليات مسلحانه را در آن زمان بعهده گرفت.
مجيد نسبت به اصالت حركتهاي انقلابي تعصب خاصي داشت. در يكي از راهپيمائيهاي زمان انقلاب هنگاميكه منافقين با سوءاستفاده از حسن ظن مردم ، آرم سازمان خودشان را بالا مي بردند. او ناگهان متوجه مي شود و آرم آنها را خود بدست مي گيرد و در يك فرصت مناسب آنرا پائين مي آورد و بدون اينكه كسي متوجه بشود آنرا زير اوركتش گذاشته و بعد از خارج شدن از صف راهپيمايان آنرا پاره مي كند.
پس از پيروزي انقلاب به دادگاه انقلاب و اهواز رفت و جريان انحرافي و آمريكائي خلق عرب را سخت پيگيري نمود و بسيار هم موفق بود.
كار نظامي او پس از انقلاب هم ادامه داشت . وي فعاليتش را در اين زمينه با حضور در كميته و شهرباني آغاز كرد و در كنار اين فعاليتها او معتقد بود كه جامعه بعد از پيروزي انقلاب احتياج به كارهاي فرهنگي دارد. و بهمين خاطر به تشكيل كانون نشر فرهنگ اسلامي در بهبهان پرداخت كه فعاليتهاي اين در محورهاي تبليغاتي شهر بسيار مؤثر بود.
وي تا اوايل جنگ تحميلي تقريباً با همه ارگانهاي انقلابي در ارتباط بود و با حضور خود مايه دلگرمي ساير برادرها مي شد. ارايه راه حلهاي ابتكاري و مناسب او همه را دلگرم و پرجوش نگه ميداشت.
پيش از آغاز جنگ تحميلي ببه توصيه برادر محسن رضائي به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي پيوست و در واحد روابط عمومي سپاه اميديه به فعاليت مشغول شد.
با شروع جنگ تحميلي و پيمان او براي حضور در جنگ باعث شد بدليل خصوصيات مختلفي كه داشت ، از جهت آگاهيها و رفتارها به عنوان نماينده سپاه استان در اطاق جنگ معرفي شد.
پس از مدتي به فرماندهي سپاه پاسداران شوش منصوب شد و در اين مدت طرحهاي عملياتي بسيار خوبي را عليه دشمن بعثي در قالب گروههاي كوچك به اجرا در آورد. از آن پس به دليل اشتياق فراوانش براي درگير شدن مستقيم با دشمن و بخاطر لياقتهاي فراواني كه در هنگام فرماندهي سپاه شوش از خود نشان داده بود به فرماندهي لشكر فجر برگزيده شد و در عمليات فتح المبين ، بيت المقدس و رمضان به سمت معاونت برادر باقري فرمانده قرارگاه كربلا، منصوب و پس از عمليات محرم فرمانده قواي يكم كربلا گرديد.
مجيد بقائي اين دانشجوي مبارز قبل از انقلاب و مجاهد خستگي ناپذير در سنگرهاي جنگ و سازندگي و ارشاد و تبليغ و… ،در 9 بهمن ماه 1361 در حاليكه بعنوان فرمانده قواي يكم كربلا بهمراه چند تن ديگر از برادران و ياران مشغول بررسي يكي از مكانها براي شناسائي و نفوذ در دل دشمن و بودند مورد اصابت گلوله توپخانه دشمن قرار گرفتند .و همه باهم دعوت حق را براي نظر به وجه الله لبيك گفتند.
وصيتنامه شهيد
……