شهيد دانشجو حجت الاسلام دكتر قاسم صادقي
نام پدر :
تاريخ تولد: 1315
محل تولد: بجنورد
رشته تحصيلي: فقه و مباني حقوق ديني
نام دانشگاه : مشهد
تاريخ شهادت : 1361
محل شهادت: دفتر حزب جمهوري اسلامي
عملیات:
زندگينامه شهيد
شهيد حجت الاسلام دکتر قاسم صادقى در سال 1315 در خانواده اى كشاورز در روستايى به نام گرمه جاجرم از توابع بجنورد به دنیا آمد.
در ده سالگى آغاز به تحصيل علم نمود و بسرعت در اين راه موفّق گرديد. در كلاس، شاگردى نمونه از نظر اخلاق و درس بود و حتى معلّم خويش را در حل مسائل مشكل راهنمايى می كرد و در ميان توده مردم، خوشنام و محبوب بود.
پاكى و صداقت و شوق بی اندازه اش به مسائل اسلامى و دعا و عبادتش و شركت در مجالس مذهبى و مؤذن مسجد بودنش باعث گرديد كه مردم روستا از پدرش مصرانه درخواست كنند كه او را به حوزه علميه بفرستد.
در همان روستا چند صباحى نزد شيخ حسينعلى معزّى مقدمات علوم دينى را آموخت و بعد از دو سال جهت ادامه تحصيل به مشهد مقدس مهاجرت كرد و نزد اساتيد ی چون اديب نيشابورى، حاج آقا مدرس، حاج شيخ قاسم قزوينى و شيخ مجتبى قزوينى و حضرت آيت الله العظمى ميلانى( رضوان الله) تلمّذ نمود.
شهيد صادقى در دورانى كه رژيم سعى می كرد حوزه هاى علميه را در مقابل دانشگاه بى اهميّت جلوه دهد و تبليغات سوئى را عليه حوزه راه انداخته بود، مصلحت را بر آن ديد كه وارد دانشگاه شود و ابتدا با اخذ مدرك ليسانس و تدريس در دبيرستانهاى نطنز و توابع تهران و سرانجام با درجه فوق ليسانس در فقه و مبانى حقوق اسلامى وارد دانشكده الهيات مشهد شد و تدريس در آنجا را آغاز نمود و پس از آن به اخذ درجه دكترى نايل گرديد.
سال 1345 در تهران ازدواج نمود.شهيد صادقى بنيانگذار بحث آزاد و مناظره با تمام فرق غير اسلامى و يكى از موفّقترين شخصيتها در اين راه بود. سال 1342 به علت فعاليّت چشمگير عليه رژيم شاه مدتى متوارى گرديد و حتى روزها در كوهها به سر مىبرد تا سرانجام با مشورت عدهاى از دوستان توانست با تاكتيك خاصى خود را از اين غائله نجات دهد و در قلب اجتماع به فعاليّت تبليغى و ارشاد خود ادامه دهد.
در سمينارى كه براى معلمان علوم دينى در مشهد در سال 1354 ترتيب يافته بود، ايشان همراه شهيد مظلوم دكتر بهشتى، شهيد دكتر باهنر، دكتر غفورى و چند نفر ديگر در اين سمينار شركت كرد كه رژيم در روز چهارم با ادامه آن مخالفت نمود و آن سمينار كه با استقبال كم نظيرى از سوى معلمان و دانشجويان روبرو شده بود، به تعطيلى كشانده شد.
همرزمانش نقل مىكنند: »شهيد صادقى، عالمى متّقى و زاهدى نمونه در عصر حاضر بود. هيچگاه در مقابل اهانت خود را نمىباخت. در هنگام بحث و مناظره هميشه آرام، متين، باوقار، مستدل و گشاده روبود. بارها با اساتيد دانشگاه به بحث نشست. با اينكه عدهاى از آنها اجير شده رژيم ستمشاهى بودند، ولى هرگز در مقابل آنها دلهره و نگرانى نداشت. بهترين كلاس براى او شلوغترين و پرسؤالترين كلاس بود.
سال 1357 در اوج تظاهرات مردم مشهد هنگامى كه به ارتش دستور تيراندازى داده شد، چند گلوله به عباى ايشان اصابت كرد كه به قول خودش، شهادت مجانى نصيب نگرديد.
داراى بينش خاصى در مسائل سياسى و اجتماعى بود و بر اين اساس بود كه مىگفت رياست جمهورى بنىصدر از يك سال و اندى تجاوز نمىكند، و بسيار از انتخاب بنىصدر نگران بود. همزمان با اوجگيرى انقلاب، جلسات و تبليغ مناظره ايشان مخصوصاً باگروهكها بيشتر گرديد و از تأثير پذيرى جوانان توسط گروهكها سخت نگران بود و بارها در مناظرات و بحثهاى استدلالى خويش، سعى در اثبات انحراف و بى پايه بودن اعتقادات آنها داشت.
استعداد سرشار و قدرت استنباط و سرعت انتقال عجيبى داشت. زمان و مكان سخن را بخوبى مىدانست. و استعداد و ظرفيت افراد را سريع تشخيص مىداد. در فهم آيات متشابه و مشكل قرآن و وقايع تاريخ اسلام كم نظير بود. شهيد صادقى در حوزه علميه افتخارى بود براى دانشگاهيان، كما اينكه در دانشگاه افتخارى بود براى حوزه و نكته ديگر اينكه ايشان جداً تأكيد داشت كه معارف حقه را بايد از قرآن و بيانات معصومين عليهم السلام كسب نمود.
در انتخابات اولين دوره مجلس شوراى اسلامى با اصرار علماى بزرگ و محترم مشهد كانديدا شد و با رأى قاطع مردم مشهد به مجلس شوراى اسلامى راه يافت و به عنوان عضو فعّال كميسيون فرهنگ و آموزش عالى در سنگر مجلس در خدمت اسلام بود و سرانجام در واقعه هفتم تير و انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى در تهران به درجه رفيع شهادت نايل آمد و به اعلى عليين پيوست. روحش شاد و با اولياء اللّه محشور باد.
وصيتنامه شهيد
……