شهید دانشجو بایرام ( مصطفی ) کریمی

نام پدر : قدر
تاريخ تولد: 7 آذر 1346
محل تولد: روستای باغلق – توابع بجنورد
رشته تحصيلي: مهندسی برق
نام دانشگاه : فردوسی مشهد
تاريخ شهادت : 25 دی 1366
محل شهادت: ماووت عراق
عمليات:‌

زندگی نامه شهید

شهيد مصطفى كريمى در سال 1346 در روستاى باغلق از توابع بخش جرگلان بجنورد به دنیا آمد. پس از دوران طفوليت به بجنورد كوچ كرد.

پدرش به شغل نجارى مشغول بود، و شهيد نيز تا ديپلم در بجنورد تحصيل نمود. با توجه به اينكه ايشان در مجالس قرآن و ادعيه شركت می ‏نمود كم كم به تشيع گرايش پيدا كرد.

با توجه به اينكه وى از خانواده اهل تسنن تركمن بود، علی‏رغم مخالفت خانواده و بستگان خود را مصطفى نام نهاد و تشيع را پذيرفت.

در پايگاه بسيج محل فعاليت مستمر داشت و ايشان پس از اخذ ديپلم، در دانشگاه فردوسى مشهد در رشته مهندسى برق، (قدرت) ادامه تحصيل داد.

وى چندين بار به جبهه اعزام و چند مرتبه نيز مجروح گرديد و مرحله آخر در تاريخ 28 فروردین 1368 به منطقه عملياتى ماووت اعزام و پس از حضور در عمليات بيت المقدس 2، در تاريخ 25 دی 1366 در همان منطقه به درجه رفيع شهادت نايل گشت.

 وصیت نامه شهید

  بسم الله الرحمن الرحيم 
الحمد لله اشهد ان لا اله الا الله وحده لا شريک له و اشهد ان محمدا عبده و رسوله اللهم صل على محمد و آل محمد. يا ايها الذين آمنوا اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منکم. بار الها به پيروى از امام على بن ابيطالب (ع) به ظلم ظالم و گرسنگى مظلوم راضى نبوده ، خويش را مسئول ديده مى بينم و در اين برهه از زمان که انقلاب اسلامى ايران از هر گوشه و کنار توسط دشمنان احاطه شده مى خواهند انقلاب را به پرتگاه سوق دهند، وظيفه شرعى حکم مى کند تا در جبهه ها حضور يافته و از آرمان و شرف خود دفاع نمايم.

اين انقلا ب تنها متعلق بما نيست هزاران انسان مظلوم چشم بدين انقلاب دوخته اند. انقلابى که از خون شهيدانمان رنگ گرفته است ما براى خاک نمى جنگيم ، جنگ ما براى سجده است. هدف عامل حرکت انسان مى باشد و لذا آفرينش انسان نيز بر اساس هدفى خاص بوده است، منکرين اين هدف انسانهايى هستند که بدين موضوع از زاويه اى تنگ مى نگرند.

هنوز خويشتن را نشناخته اند تا پى به راز آفرينش برند و خالق را بشناسد، لذا منکر خدا و معاد و بسيارى از مسائل ديگر مى شوند. اين گونه افراد بازيچه هوسهاى خويشند، مصداق اين کلام که : خفتگان را خبر از زمزمه مرغ سحر حيوان را خبر از عالم انسانى نيست انسان موجود والايى است ، اگر خود را بشناسد مى تواند مسجود فرشتگان گردد. راست روباش چو ماهى که خوردى اب زلال نه چو خرچنگ خورى آب گل ازکج راهى ايمان مى خواهد که انسان جهاد را بعنوان درى ازدرهاى بهشت بداند و اعتقاد قلبى بدان داشته باشد و آن رافوزى بداند و در راه آن گام بردارد، شهادت را سعادت بداند و در راه اداى تکليف سعى نمايد. طبق فرموده امام امت هدف ما شهادت نيست بلکه اداى تکليف است و اگر نيز در اين راه شهادت نصيب آدمى شود فوزى عظيم است.

براى شهيد ملاک تنها عزادارى نيست . شهيد همراه با عزادارى پيرو طلب مى کند. اگر ملاک و اساس تنها بر عزادارى مى بود جز نامى از حسين بن على (ع) باقى نمى ماند و اسلام چون افسانه اى بيش جلوه نمى کرد، زيرا اسلام تا زمانى زنده و جاويد خواهد بود که پشتوانه‌اش عمل باشد. لذا عمل لازم است. بار الها به خانواده شهيد و شهيدان صبر و طاقت عطا فرما و از لطف و کرم خويش مارابى نصيب مگردان. آن که جان داد به شمشير تو ديوانه شود آن که مست تو شود ساقى پيمانه شود آن که ديوانه عشق تو نشد عاقل نيست عاقل آن است که از عشق تو ديوانه شود زنده جاويد کيست کشته شمشير دوست آب حيات قلوب از دم شمشير اوست گر بشکافى هنوز خاک شهيدان عشق آيد از آن کشتگان زمزمه دوست دوست خداوند خود را شهيد مى خواند و مى فرمايد که جان شهيد را خودم بايد بگيريم و مى گيرم و اين در والا بودن مقام شهيد است. تا پرچم حق بدست ياران خداست تا نام شهيد بيت ديوان خداست تکبير تو اى منادى سنگرحق بر قلب عدو گلوله باران خداست اين عاشق است که از هجر معشوق مى نالد، اين بلبل است که از گل جدا نمى شود و اين پروانه است که بگرد شمع مى گردد و مى سوزد.

انسان بايد عاشق باشد تا در رسيدن به معشوق ،خود را نبيند بسوزد، خدا عاشق مى خواهد، خدا گل چين است . هدف ما خيلى بزرگ است ، لذا در اين راه عاشقان مى روند. طبق فرموده رسول اکرم (ص) که: چون آخرالزمان فرا رسد شهادت، خوبان امت مرا گل چين مى کند همه شما عزيزان از اوضاع قبل از انقلاب آگاهيد ، اکنون بايد منصفانه بر قضايا نگريست ، کنون به يارى خداوند متکى بر خويشتن ، اتحادتان را از دست ندهيد، تا زمانى که بياد خدا باشيد پيروزيد. پيرو رهبر باشيد. امت بى رهبر و رهبر بى پيرو ره بجايى نبرند. مسجدها را پر کنيد، زيرا پايگاه واقعى مساجد هستند. عابد بى علم و عالم بى تعهد چندان بکار نمى آيند.

براى استقلال کشور و خودکفايى علم لازم است. علمى که در کنارش تعهد باشد. طبق گفته شهيد باهنر متخصصها بارور نمى شوند مگر همراه با تعهد. امام عزيز مى فرمايند. دنيا را دانشگاهها به فساد کشانده اند اگر دانشگاه اصلاح شود دنيا اصلاح مى شود. اين کار بسته به همت مردم و مسئولين دارد. همه شما عزيزان بايد سازمان اطلاعات باشيد تا در تداوم انقلاب و اسلام سهمى داشته باشيد به سخن هر گوينده اى بى جهت و بى اطلاع گوش فرا ندهيد زيرا طبق فرموده امام امت منافقين از کفار بدترند. زيرا مومن را ايمانش حفظ مى کند و کافر را کفرش مى سوزاند و اين منافقان هستند که گاهى خويش را خوب جلوه مى دهند و زمانى عمل خلاف گفته بجا مى آورند. لذا هوشيار باشيد. در حال حاضر جنگ ما يک آزمايش است.

بى تفاوت بودن در اين مسئله جز پشيمانى ثمرى ندارد. عزيزانم دنيا بسان باد صبا است، زمان سپرى مى شود، بيا بذرى افشانيم تا توانيم در قحطى حاصلى بدست آورده خود را نجات دهيم تا فرداى قيامت شرمنده نباشيم . پدر و مادر عزيزم ، در دامن پر مهر و محبت خود مرا پرورش داديد اگر اين حقير در حق شما سهل انگارى نموده است ببخشيد اجر شما در نزد صاحب است. خداوندا شاهد باش که من فرزند انقلابم و در راه انقلابم خونم خواهد ريخت. گر چه هدف شهادت نيست ولى اگرتوفيقى حاصل شد و نصيب گرديد بدور از هر تعصبى مرا در جمع شهيدا ن شهر دفن کنيد. والسلام   بايرام دردى کريمى   کتابهاى درسى و لوازم رسم و امثال : بدهيد به هنرستان کتابهاى غير درسى و مکتب هاى انقلاب : اداره ارشاد همراه با لوازم خطاطى . لباسها : در خانه استفاده شود. مبلغى به برادر بزرگم بدهکارم که پرداخت شود

خاطرات وآثار:

حاج قدر کریمی پدر شهید بایرام دردی کریمی هستم پسرم در راز و جرگلان و در روستای باغلق به دنیا آمد و در سن 7 سالگی برای تحصیلش به بجنورد آمدیم و دوران تحصیلات اولیه اش را با توفیق پشت سر گذاشت. از لحاظ ظاهری خوب بود و اخلاق و رفتار بسیار خوبی داشت و اوقات خود را در پایگاه بسیج می گذراند اهل نماز بود درسهایش خوب بود و همه از او راضی بودند او در رشته مهندسی برق دانشگاه فردوسی مشهد درس می خواند و به مدت 7 سال در جبهه جنگ حضور داشت 2 بار هم مجروح شد و یک دست او به دلیل مجروحیت فلج شد گفتم دیگر نمی خواهد به جبهه بروی ولی باز هم با شور و شوق راهی جبهه می شد.

زمانی که به مرخصی می آمد در زیرزمین خانه می خوابید می گفت ما آنجا در سنگر می خوابیم و همه همرزمانم به سختی می گذرانند و من اینجا راحت بخوابم مادرم سحری را آماده می کرد و فقط یک تخم مرغ می خورد هر چه در جبهه به او هدیه می دادند قبول نمی کرد حتی یک بار به او یک ماشین اهدا کردند همیشه می گفت من آرزو دارم همانند امام حسین (ع) شهید شوم ایشان در کربلای 5 در منطقه عملیاتی ماووت در حین نماز خواندن و در اثر اصابت ترکش به قلب به شهادت نایل شدند.

او خیلی غیرتی بود و به شغل بخاری هم مشغول بودند و کارهای هنری از جمله خطاطی هم انجام می دادند و به ورزش فوتبال هم علاقه داشت از ما حلالیت خواست و میگفت اگر شهید شدم و برنگشتم حلالم کنید او در مسجد نیز خطاطی کرده بود و در مسجد نماز می خواندم و خط ها را که دیدم آرزو کردم که ای کاش این خط ها را در منزل هم می نوشت و به خوابم آمد گفت: من آمده ام که برایت بنویسم او خطاطی ماهر بود بعد از شهادتش آثار هنری او در سطح کشور رتبه اول را در زمینه خطاطی می آورد در زمینه جودو نیز قهرمان شهرستان شدند او همیشه فکر جبهه بود و وقتی به مرخصی می آمد آرام و قرار نداشت.

در کار خیاطی هم به برادرم کمک می کرد، به مادرش خیلی علاقه داشت و در کارهای منزل کمک حال او بود و هر وقت به خانه می آمدم مرا می بوسید خیلی خوش اخلاق و خوش رفتار بود او با دست راست خطاطی می کرد ولی چون ترکش خورده بود با دست چپ شروع به کار کرد همیشه می گفت: اگر من یا شما یا افراد دیگر به جبهه نروید پس چه کسی باید در جبهه جنگ حضور داشته باشد و من خونم از دیگران سرخ تر نیست و وظیفه خودش می دانست که از وطن دفاع کند و می گفت: شهادت قسمت هر کسی نمی شود مگر اینکه لیاقت داشته باشد. روحش شاد و یادش سبز باد

منبع : مدیریت فرهنگی دانشگاه فردوسی مشهد