شهید جهادگر سید جمال میر امیرخانی

نام پدر : سید جلال
تاريخ تولد: 7 مرداد 1336
محل تولد: اصفهان
رشته تحصيلي:
نام دانشگاه :
تاريخ شهادت : 21 اردیبهشت 1361
محل شهادت:  خرمشهر
عملیات:  بیت المقدس

زندگینامه شهید

شهید سیدجمال میرامیرخانی در سال 1336 در شهر اصفهان در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود و پس از طی دوره ابتدایی به دبیرستان ادب اصفهان راه یافت. 

در سال 1354 دوره دبیرستان را به اتمام رساند و با موفقیت در همان سال در رشته مهندسی برق دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شد.

او از همان آغاز، به مسائل مذهبی و سیاسی علاقمند بود و در فعالیتهای دانشجویی حضور داشت. وی در تظاهرات و راهپیمایی های قبل از پیروزی انقلاب شرکت فعال داشت.

پس از پیروزی انقلاب، در کنار سایر برادران سازمان دانشجویان مسلمان دانشگاه، تلاش بی وقفه ای را در جهت گسترش آرمانهای اسلام و انقلاب در دانشگاه ها و مبارزه با گروهک ها آغاز نمود.

شرکت وی در جلسات متعدد دانشجویان مسلمان و نقطه نظرهایی که ارائه می داد حاکی از عمق عشق و تعهد او به انقلاب اسلامی بود.

در اوایل انقلاب که ایادی داخلی استکبار جهانی بر علیه روحانیت بسیج شده بودند وی به خوبی این توطئه را دریافته بود و لذا در سخنانش همیشه از روحانیت اصیل و متعهد دفاع می کرد و این را در وصیتنامه اش نیز متذکر شده است.

او پس از پیروزی انقلاب اسلامی بیشتر به طرف مسائل سیاسی گرایش پیدا کرد و به علت علاقه و عشقی که به آرمان های  انقلاب داشت و آنها را در درجه اول اهمیت می دانست درس را رها کرد و پس از تعطیلی دانشگاه ها و در جریان انقلاب فرهنگی در رابطه با چگونگی تحقق آن به دفتر تحکیم وحدت دانشجویان مسلمان پیوست.

ایشان مرتبا طرح هایی در جهت ایجاد دانشگاه اسلامی و تحقق اهداف انقلاب فرهنگی ارائه می نمود.   پس از مدتی در دفتر تحکیم وحدت به قم رفت و بعد از آن از طرف سپاه به سوسنگرد اعزام شد و مدتی مسئولیت تدارکات سپاه سوسنگرد را به عهده داشت.

پس از شهادت همسنگرش شهید قدوسی (فرزند آیت ا… قدوسی) ایشان نیز در جریان عملیات بیت المقدس دعوت حق را لبیک گفت و به جوار رحمت وی شتافت.

وصیت نامه شهید

 به نام خدا و به ياد خدا و براى خدا وصيت خود را آغاز مى کنم.

شهادت ميدهم به وحدانيت خداى متعال، به شهادت لااله الاالله، خداوندى که نور است و همه هستى مخلوق وى. قادر متعالى که بزرگان و همه هستى مقهور قدرت اويند و خدايى که عادل است و همه چيز را بر آن قرار داده . شهادت ميدهم به رسالت رسول خدا (ص) به نبوت او ( اللهم صل على محمد و آل محمد) شهادت مى دهم به امامت معصومين که عترت رسول خدايند. شهادت ميدهم به قيامت، روزى که ما همه بندگان در برابر ذات احديت بايد مسئول شويم و عمل خويش را ببينم.

خدايا ! اى نور هستى، اى خالق همه ی وجود ، پروردگار من ، ياور من ، مونس من ،

معبودم ! اى کسى که بيش از هرکس و پيش از هرکس به من حق وجود و تربيت و هر چه که بودن در آن مى گنجد دادى.

خدايا مرا ببخش، خدايا تو مى دانى که من در مانده ام. خدايا تو مى دانى اگر لحظه اى کمکت را قطع نمايى به ” اسفل السافلين ” در خواهم افتاد، از تو مى خواهم مرا از لغزش ها حفظ نمايى.

پروردگارا ! تو ما را براى امتحان خلق کردى و هستى را در که مى بينم. همه بوى این مطلب را مى دهند.    از تو مى خواهم مرا موفق از امتحانت بيرون آورى.

خدايا ! روى مرا سفيد گردان. خدايا ! من شرمسارم از بار گناهم در پيشگاهت، در قيامت نزد رسول خدا و ائمه معصومين و مادرم زهرا(س) وقتی محشور شوم .

خدايا ! من انتساب به خاندانى دارم که خاندان طهارت هستند. چگونه من محشور شوم که باعث خجلت رسول خدا و ائمه معصومين و مادرم زهرا (س) و امامم حجت بن الحسن العسکرى (عج) شوم .

خدايا ! من خجالت مى کشم در زمانى باشم که امام روحى له الفداء رهبرى جامعه را دارد و من از غافله عقب بمانم.

خداوندا قلم عفو بر گناهان من بکش. خدايا ! هرکس خود را بهتر از ديگران مى شناسد من ميدانم در نزد تو خدا ، چقدر روسياه هستم.

پروردگارا ، از گناهان من بگذر، گناهاني که بندگان تو خبر دارند و گناهاني که شايد هيچ يک از بندگانت خبر نداشته باشند.

خداوندا ! ما را ثابت قدم بدار جاهایي که محل امتحان است. خدايا به حق محمد (ص) و آل محمد ما راحتى براى لحظه‌اى به خودمان وا مگذار.

خدايا ! افراد زيادى با حسين بن على (ع) که به صحراى کربلا رفتند، اما افراد کمى با عزيز زهرا ماندند.  خدايا ! ما را از ياران حسين گردان ، خدايا ! قلب مرا و روحم را سرشار از عشقت گردان که عشق تو است که همه مسائل را براى انسان شيرين و دلپذير مى کند.

دنياى عاشقان تو با درماندگان خاک از هم بسيار فاصله دارند فاصله اى به اندازه ” اعلى عليين تا اسفل السافلين “. خداوندا ! ما در حق رسول بزرگوارت اداى دين نکرده ايم.خداوندا ! از اين گناه ما درگذر. رسول بزرگوارى که براى رشد همه انسانيت زحمتها کشيده زجرها تحمل کرده.خداوندا قلب ايشان را راضى و خشنود فرما .

خداوندا ! مفتخريم که ما را به شيعه على (ع) لباس افتخار پوشانيدى، اما خداوندا ! به عزت اين برگزيدگانت را که هستى را بواسطه وجود آنها خلق کردى، ما با آن به غفلت برخورد کرديم .خداوندا ! از اين قصور من در گذر و قلب ائمه بزرگوار مرا و قلب حضرت زهرا (س) و امام زمان (ع) را از من خشنود بگردان.

خداوندا ! خشنودى ايشان خشنودى رسول تو است. من که پيش ايشان آبرویى ندارم از جانب خودت ايشان را از ما راضى بفرما.

اى بزرگواران من! اى رسول خدا ! اى برگزيده همه هستى ! شما ميدانيد که من در چه حالى هستم ، از خدا بخواهيد که مرا ببخشد. براى من طلب مغفرت کنيد اى رسول خدا، من با اعمالم روح شما را آزرده کردم از شما حيا نکردم اکنون پیش خود شما آمده ام تا برايم استغفار کنيد. شما اى پيامبر رحمت، مرا ببخشيد با وجود خود و با مسلمانى اينچنين خودم چهره دين عزيز را اشتباه نشان دادم.

 اى عترت پاک رسول خدا، اى بزرگواران من ،اى ذخيره‌هاى الهى، اى پناه هر بى پناهى شما براى روز درماندگى ما شيعه، پناهيد. از خدا بخواهيد براى من و هر کدام از برادران و خواهران مسلمان من با رضايت خودش عفو مان کند. شما دشمنانتان را هم مى بخشيديد، باشد که انشاءالله از دوستانت باشيم.

مادر در رعايت حق شما خيلى خيلى قصور کرده‌ايم.
يا حضرت مهدى (عج) اى امام بزرگوار شيعه اى که فرمانده شيعه امت، در هر کجا که باشند هستی،      مى دانم که همه رزمندگان اسلام را و همه شيعه ات را از نظر دور نمى گذارى، از شما مى خواهم که دست مرا هم بگيريد که به اين دستگيرى سخت محتاجم.

اى امام بزرگوار من اميدم به شماست که ريسمان متصل از آسمان به زمين هستيد از خداوند بخواهيد به ما لياقت بدهد.
خداوندا امام بزرگ ما خمينى بت شکن را در پناهت محفوظ بدار، امامى که براى حفظ اسلام و احياى آن رنج هاى بزرگ را تحمل نمود. امامى که با توکل بر تو و با ياد و نام تو بر همه مستکبرين شوريد. خداوندا ! همه افتخار اسلام و شيعه به جلوه ظاهر ايشان است.

خداوندا ! دوستان ايشان دوستان تو و رسول خدايند و دشمنان ايشان دشمنان تو و دشمنان رسول خدا هستند. خداوندا ! براى تو، در بحرانى‌ترين شرايط روزگار ايشان، قيام کرد و به قول خود ايشان سينه  ی خود را هدف سر نيزه‌هاى آنان قرار داد. خداوندا ! ايشان را از ما راضى بگردان. می دانم حق امام را به جا نیاورده ایم از او التماس دعا داریم گو اينکه خودشان نیز هميشه گفته اند که من دعا گوى همه هستم، از خدا براى من طلب مغفرت کنيد.

خداوندا ! از حقوقى که در هستى ام بجا نياورده ام شرمسار هستم. از جانب لطف و درياى بى پايان کرمت ادا فرما .

خدايا ! حق قرآن را حق قرآن را حق عالم را حق مسجد را که در محشر از انسان سئوال خواهد شد و همه حقوق ديگر، همه را ،خدايا تو ادا نما.

برادران و عزيزان من که اين نوشته را مى خوانيد من شما را به وصيت نامه مولا على (ع) و بزرگان دعوت مى کنم. التماس دعا هم دارم حق وصيت را مولا گذاشته است مولى که خود گفته‌هاى خود را انجام داده است.

اما آنچه که در اين روز و عصر ما بايد انجام بدهيم و وظيفه ما است شايد نبايد تذکر و يادآورى (ذکر) نافع باشد. برادران ما بايد دوستى اهل بيت عصمت و طهارت را در راس برنامه هاى خود قرار دهيم. اينها حبل الله هستند، تا ما به اين دوستى چنگ نزنيم به هيچ چيزى نخواهيم رسيد.

ما به غلط اينکه بشر هستيم و محدود، ناچار بايد از جلوه‌هاى ظاهرى به غيبت برسيم. دوستى اهل بيت دوستى رسول خدا را به دنبال خواهد داشت و دوستى اينان که درود خدا بر همه ی آنان باد دوستى خدا را خواهد داشت. خداوند لياقت و استعداد دوستى نايب امام غايب و امام از ظاهر نا پنهان و ائمه معصومين که چراغهاى راهند و رسولش را به ما بدهد و ما را به مرتبه اى برساند که فرمود ” والذين امنوا شد جبل لله ” و اين مقصود با تمسک به قرآن که ديگر ميراث پيامبر رحمت است و دعاها که سلاح هاى برنده هستند حاصل مي شود.

ظلمتها ايستاده است هر کس در او کوچکترين تاريکى باشد نمى خواهم بگويم وابستگى و … ، اينها که تاريکهاى بزرگ هستند. روزى اين ظلمت او را در مقابل اسلام و حق خواهند ايستاد. ما بايد خيلى مواظب و مراقب باشيم سرنوشت منافقين ، صدام ، بنى صدر ، قطب زاده ، شريعتمدارى براى ما تکرار نگردد.

اگر نفس خود را نکوبيم و خود را مهذب ننمایيم دور نيست. وقتى نفس، انسان را همراه خود برد مثل گرداب است که هر چه بيشتر طول بکشد نفسانى‌تر و رزلتر مى گردد تا آنجا که خدا مثلش را در قرآن ميزند.

برادران من عزيزان من شما بدانيد که روحانيت ادامه مسير ائمه است، حافظين کتاب خدا و جارى کننده آن در زمان غيبت که ولى فقيه اين زعامت را بر دوش مى کشد. برخورد ما با اين قشر، برخوردى است که حکايت از احساس ما به مکتب مى کند.

دوستى روحانيت دوستى اسلام به تمام است و دشمنى اين قشر، دشمن اسلام و قرآن و رسول خداست تفکرات و اعتقادات خود را با اين ميزان الهى بسنجيد، ببيند در خود چقدر نزديکى با اينان داريد و چقدر با رفتار بزرگان و علما مطابقت داريد و آنوقت انحراف خود را مى توانيد احساس کنيد.

به توصيه امام که مي فرمايند انجمنهاى اسلامى ، نشريات و همه بايد با نظارت روحانيت باشد براى همين سخنش است، اگر شما با اسلام روحانيت تطبيق نکرديد و لو در کوچک ترين کار و دستور سخت بيم ناک باشید و در صدد اصلاح بر آيید. خود را در اختيار اسلام بگذاريد.

آنگونه که اسلام مى خواهد شما باشيد.

برادران من شما را به خدا امام را ، حق ايشان را مقدم بر هر چيز بدانيد براى ما که اداى اين حق نکرده ايم از خدا طلب مغفرت نمایید.

برادران، داخل کشور را مهم بدانيد همينطور که انسان تا خود مهذب نشده باشد نمى تواند ديگران را مهذب کند ، تا ما به درجه اى نرسيده باشيم که الگو باشيم صدور انقلاب که مقدمه اى انشاءالله بر ظهور مهدى (عج) مى باشد به تاخير مى افتد.

مسئله اصلاح دانشگاهها ، چون اجتماع و دفع خطر منافقين و کفار اين غده‌هاى اجتماعى مسائل مهمى هستند که شما روى آن نظر داريد تا انشاءالله ظهور امام (عج) را به جلو خواهد انداخت.

از همه دوستان و آشنايان التماس دعا دارم و از همه مى خواهم خود را با تطبيق با اسلام عزيز و احکام نورانى و مقدس آن، مورد رضايت خدا و رسولش قرار دهند و بر معصيت خداى بزرگ از هر کارى بيم ناک باشند.

 پدرو مادر عزيزم به شما سلام مى کنم؛ پدرم شما براى من و برادران ديگرم زياد زحمت کشيديد و سعادت ما چيزى بود که به آن توجه زيادى داشتيد ، خداوند زحمات شما را قبول نمايد اما پدرم شهادت هم سعادت است و لابد اين سعادت اگر نصيب فرزند شما شود شما خشنود خواهيد شد.

امروز روز دفاع از اسلام و قرآن مجيد است يا دشمن ما را نابود خواهد کرد يا ما بايد بر او غلبه کنيم ، فرزند شما هم فردى از اين ملت مسلمان که موظف‌اند از کيان اسلام و جمهورى اسلامى دفاع نمايند بر مصيبتها صبر کنيد که خاندان حسين (ع) خاندان صبر براى رضاى خدايند.

بزرگان ما همه عزيزان خود را فداى اسلام کردند، علماى ما در اين مسير شهيد شدند ، مظلومانى هم چون دکتر بهشتى و آقاى رجائى ……. و آيت الله مدنى و آيت الله دستغيب…… به شهادت رسيدند و اين سنت خداوند در خاندان عصمت و طهارت و نوادگان آنها ست.

مادر عزيزم خدا به شما اجر دهد. زحمات طاقت فرسا با تن بيمارت را خداى بزرگ قبول نمايد.  اکنون که همه شياطين در مقابل اسلام ايستاده اند بر هر کس واجب مى شود و من هم از اين مسلمين که هر روز به جبهه‌ها مى روند و اداى تکليف مى کنند مى باشم همانطور که هر وقت به شما مى گفتم مى خواهم به جبهه بروم مى گفتيد به على اکبر حسين (ع) شما را سپردم شما عزيز تر از عزيزان حسين نيستيد. بله مادرم و عزيزتر از على اصغر امام حسين نيستم.

مادرم بر حسين مظلوم گريه کن ، بر تشنگى عزيزان کوچک صحراى کربلا گريه کن ، اينکه به شما پدر و مادرم نگفتم که به جبهه مى روم به خاطر اينکه مى دانستم شما راضى هستيد همانطور که قبلا بوديد و اگر بگويم ممکن است گاهى به فکر برويد و ناراحت شويد.

از شما مى خواهم براى همه رزمندگان اسلام دعا کنيد.
خاله عزيزم ، خداوند انشاءالله به شما سلامتى بدهد. التماس دعا دارم شما قدرت کارى را نداريد، براى رزمندگان اسلام دعا کنيد انشاءالله ما پيروزيم کربلاى حسين بن على از آن شيعه اوست. بدانيد که بالاترين لياقتها از آن شهداى اسلام است.

برادران عزيزم تقواى خدا را نصب العين قرار دهيد. به دنياى فانى دل نبنديد دنيا گذرنده تر از آن است که به آن دل بست ، در فکر توشه آخرت باشيد شرکت در نمازهاى جمعه و برنامه هاى ديگر اسلام به انسان رشدى مى دهد که مى تواند راه خودش را در اين دنيا بيابد.

نمازهاى يوميه و احکام مقدس اسلام را چنان بجاى آوريد که گويا چند لحظه ديگر از دنيا مى رويد. با مسائل اسلام و دستورات آن جدى برخورد نمایید با يکديگر دوست و مهربان باشيد و خدا  را در هر لحظه شاهد اعمال خود بدانيد.

خواهران گراميم ، شما بايد آنگونه زندگى کنيد که فرزندان فاطمه (ع) زندگى کردند. زينب وار آنگونه که امام در سخنرانى‌هايشان از شما مى خواهند ، راجع به اسلام بيشتر کار کنيد احکام دستورات را جدى تر بگيريد دل خود را صاف و پاک براى خدا و بنده گانش بگردانيد، مهربان باشيد و خدا را در هر لحظه شاهد اعمال خود ببينيد.

 آشنايان و اقوام من ، من به همه شما سلام ميرسانم و توفيق بندگى خدا را براى همه شما مى خواهم و به همه دوستان عزيزم سلام مى‌رسانم و همه را به خدا مى سپارم ، توفيق بندگى خدا را براى همه مى خواهم بدانيد عزيزان که اسلام عزيزترين چيز ماست و وقتى اسلام در خطر باشد، همه بايد مهيا باشيم به قول امام، اسلام همه چيز ماست ، با همه خداحافظى مى کنم و آخردعونا الحمد الله رب العالمين