شهید دانشجو علی محمد فرقدان
نام پدر : حسينعلی
تاريخ تولد: 1 فروردین 1337
محل تولد: روستای سرطاق ـ خمین
رشته تحصيلي: ریاضی
نام دانشگاه : تربیت معلم اراک
تاريخ شهادت : 20 اردیبهشت 1361
محل شهادت: خرمشهر
عملیات : مرصاد
زندگی نامه شهید
شهید علی محمد فرقدان در سال 1337 در روستای سرطاق خمین به دنیا آمد. وی از همان دوران کودکی در محیط مذهبی خانواده رشد کرد تا آنکه خانواده اش به شهر آمده و او مشغول درس خواندن شد .
تا کلاس پنجم متوسطه نظام قدیم را در خمین خواند . در سال 1355 پدرش را از دست داد و برای ادامه تحصیل به اراک رفت و دیپلم ریاضی اش را آنجا گرفت و در سال 1356 در مدرسه عالی اراک پذیرفته شد.
ورود او مقارن بود با اوج گرفتن انقلاب اسلامی ایران و این محیط بیشتر از پیش به او فرصت داد تا به خود سازی پرداخته و در فضای مسموم دانشگاه تربیت نشود.
او در تمام این مدت با انجمن اسلامی، تماس مداوم و همکاری پیگیر داشت و در همه ی برنامه هایی که از طرف این مرکز در مخالفت با این رژیم تشکیل می شد نقش فعالی داشت و چند بار نیز توانسته بود خود را از چنگال مزدوران شاه برهاند.
یک بار نیز از طرف ساواک فراخوانده شد که قصد اخراج او را داشتند، ولی او با هوشیاری توانست در این مورد نیز موفق شود.
در زمستان 1358 با آموزش نظامی فشرده ای که به عنوان بسیجی در سپاه پاسداران اراک دیده بود در دبیرستان شریعتی اراک به آموزش ایدئولوژی نظامی پرداخت و چند دوره افراد بسیج را آماده نمود و بعد از بسته شدن دانشگاهها به همراه تعدادی از برادران دانشجوی خود، جهت آموزش ایدئولوژی نظامی به شازند رفته و مدتی را نیزدر آنجا به آموزش دین و ترویج انقلاب و ساختن افراد آنجا پرداخت .
ایشان در نوروز 60 به جبهه سومار رفت و در اسفند 60 در عملیات فتح المبین شرکت فعال داشت و سرانجام در خرمشهر در عملیات مرصاد به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید
….
2 دیدگاه
شهید علی محمد فرقدان متولد روستای سرطاق خمین
نام پدر حسینعلی
دانشجوی رشته ریاضی دانشگاه تربیت معلم اراک ورودی 56 از دانشجویان فعال
وی از بنیان گذاران بسیج کارگری اراک و عضو هسته مرکزی سپاه اراک بود
وی متواضع با نفوذ ومهربان ومورد علاقه دوستان و آشنایان بود دوست صمیمی وی شهید فضل اله سرلک که باهم عقد اخوت و برادی بسته بودند که وی هم در عملیات مرصاد به ایشان پیوست و در خیل بسیجیان سپاه روح اله به معشوق رسیدند .
راهشان پررهرو و خاطرشان گرامی باد و امیدواریم در آن دنیا ما شرمنده آنان نباشیم .
ماکجا و آنان وشهیدان کجا محمد علی
عموی عزیزم، 31 سال از رفتنت می گذرد ولی هنوز هم رفتنت را باور ندارم . هنوز هم صدای مهربانت در گوشم ، دستان گرم و نوازشگرت را روی سرم حس میکنم . کاش بودی و باز هم سراغی از ما می گرفتی . مهربانم ، خیلی دلتنگم . بعد تو کسی نیست که به ما محبت کنه. کسی نیست که حالی از ما بپرسه . کسی نیست که بیاد و ما را بیرون ببره . عموی عزیزم. اینکه نیستی بسیار دردآوره ، اما اینکه شهید شدی و این افتخار نصیبت شد خوشحالم.عمو جان شفاعت مارا فراموش نکن . آخه تو هیچ وقت ما رو فراموش نمی کردی.